روایت مشاوران املاک از کاهش 20 درصدی قیمت مسکن در یک ماه اخیر
روایت مشاوران املاک از کاهش 20 درصدی قیمت مسکن در یک ماه اخیر
سکان نیوز؛ بازدید میدانی از چند منطقه در تهران بیانگر آن است که قیمت مسکن در ماه اخیر روند نزولی به خود گرفته و حباب این بازار در حال تخلیه است، مشاوران املاک از کاهش بیش از 20 درصدی قیمت خبر می‌دهند.

پیش از این برای تعیین قیمت رسمی مسکن منابع مختلفی در اختیار بود که با مراجعه به آنها قیمت مسکن در شهر تهران و به تبع آن روند قیمتی برای سایر نقاط کشور مشخص می‌شد؛ این آمار در نهادهایی نظیر بانک مرکزی و وزارت راه و شهرسازی به طور مستمر منتشر می‌شد اما مدتی است‌ خبری از گزارش‌های تحول از بازار مسکن نیست‌.

با وجود این خلا آماری، فعلا مرجعی غیر از ‌بازدید میدانی از مشاوران املاک و بازار اجاره و خرید و فروش در سطح کشور‌ برای بررسی روند قیمت مسکن باقی نمانده است، بنابراین در راستای بررسی‌ آخرین وضعیت بازار مسکن پایتخت سری به بنگاه‌های مشاور املاک سطح شهر تهران زدیم.

* سال همه 12 ماه است، سال مستاجر 8 ماه

سفر درون‌شهری ما از مترو چهارراه ولیعصر به سمت ایستگاه متروی بریانک شروع شد. ساعت تقریبا 9 صبح بود و مترو به نسبت ساعات دیگر روز، خلوت تر بود. روی صندلی نشستم. مردی قد بلند با محاسنی جوگندمی کنارم نشسته بود. برای اینکه سر حرف را با او باز کنم، با کشیدن آهی، صحبت را با گرانی مسکن و اجاره خانه برای جوان‌ها شروع کردم و به این بنده خدا گفتم در دوران شماها خرید خانه راحت‌تر بود اما این روزها اجاره مسکن کمر مستاجر را می‌شکند، خرید خانه هم در تهران برای ما جوان‌ها ‌رویا شده است، ‌او هم گرانی‌ این روزهای بازار مسکن را تایید کرد و به قول خودش چه گران نشده؛ به او گفتم که از سایت‌‌ها آدرس یک واحد مسکونی اجاره‌ای متناسب با پول ودیعه موجودم را برداشتم و قصد دارم به سراغ‌ مشاور املاکی که این خانه را اجاره می‌دهد، بروم؛ اما این آقا هم گفت من هم در تهران مستاجر هستم، می‌گفت، سال 1380 بعد از اتمام تحصیلاتش برای کار به تهران آمده، خانه خود را در شهرستان به مستاجر اجاره داده و خود در تهران مستاجر شده است؛ می‌گفت در یک شرکت فناوری اطلاعات کار می‌کند و جزء مدیران مجموعه‌ای است که در آن کار می‌کند، می‌گفت از همان سال اول حضور در تهران به قصد خرید خانه پول جمع کرده و حتی سال 1396 یک بار برای خرید مسکن یکی دو فقره وام هم گرفته اما رشد نجومی قیمت مسکن مانع خرید او شده بود.

صحبت‌هایمان به درازا کشیده بود و مترو هنوز به ایستگاه مهدیه تهران نرسیده بود، می‌گفت‌: یک سال برای همه انسان‌ها 12 ماه است اما برای یک مستاجر یک سال فقط 8 ماه دارد، مستاجر 2 ماه آخر قرارداد اجاره و 2 ماه شروع اجاره را زندگی نمی‌کند، زیرا در 2 ماه آخر قراداد اجاره، تنش و استرس تمدید و بلندشدن از خانه و جمع‌آوری وسایل، فرصت زندگی را از او می‌گیرد و 2 ماه بعد از قرارداد اجاره هم چیدن وسایلی که اسباب‌کشی کرده است.

قطار مترو به ایستگاه بریانک رسید و با اشاره به ایستگاه، از این مرد خداحافظی کردم، پس از خروج از ایستگاه و یکی دو دقیقه پیاده‌روی، به اولین بنگاه معاملات املاک در‌ منطقه رسیدم.

* اجاره‌خانه‌ها و قیمت ملک این روزها نسبت به یکی دو ماه قبل کمی تعدیل شده است‌

با وجود آنکه حدود ساعت 10 صبح بود اما بنگاه خلوت هم نبود، یک موجر و مستاجر در حال انعقاد قرارداد بودند، یکی دو نفر هم نشسته بودند و تلفن همراهشان را چک می‌کردند، با ورود من ‌یکی از مشاوران املاک بعد از سلام گفت: بفرمایید؛ ‌عموما در گزارش‌های میدانی اگر مشاور املاک متوجه بشود که شما برای کاری غیر از خرید و فروش یا اجاره به مغازه‌اش مراجعه کرده‌اید، برخورد مناسبی ندارد یا سعی می‌کند به سؤالات پاسخ ندهد. بر اساس این تجربه از گزارش‌های قبلی، خودم را به طور دقیق معرفی نکردم و فقط گفتم ‌دنبال خانه برای اجاره هستم.

مطابق معمول از بودجه‌ام برای اجاره مسکن پرسید و من هم عددی به او اعلام کردم حدود 100 رهن و 5 میلیون اجاره، ‌‌اما به من گفت با این رقم‌ها در این منطقه خانه درست و حسابی پیدا نمی‌کنم و حداقل باید 200 میلیون تومان پول پیش بدهم، این مشاور املاک یک ملک 70 متری با پارکینگ و بدون آسانسور در خیابان عرب منطقه بریانک را با پول پیش 200 میلیون تومان و اجاره‌بهای 6 میلیون تومان معرفی کرد.

وقتی از گرانی قیمت ملک شکایت کردم، گفت: برو خدا رو شکر کن موعد پایان اجاره‌خانه قبلی‌ات این روزهاست، ‌برای همین ملک یک ماه پیش ‌باید حدود 300 میلیون تومان پول پیش می‌دادید.

به او گفتم،‌ یعنی قیمت مسکن پایین‌ آمده است؟ گفت: ‌همزمان با کاهش قیمت ارز در یکی دوماه گذشته، بازار شل کرد، این روزها هم سازنده‌ها و فروشنده‌ها دیگر‌ آن قیمت‌های سفت و سخت 2 ماه پیش را اعلام نمی‌کنند و کمی کوتاه آمده‌اند، توی همین بریانک بیش از 20 درصدکاهش قیمت مسکن داریم.

پرسیدم مگر آجر به قیمت دلار است یا سیمان سفید را یورویی می‌فروشند که قیمت اجاره مسکن با نرخ ارز پایین و بالا می‌شود؟ همین‌طور که با لبخندی می‌گفت کجای کاری، مدعی می‌شد ‌قیمت آب هویج در آب‌میوه فروشی هم این روزها با دلار پایین و بالا می‌شود.

گفتم ولی خیلی‌ها معتقد هستند املاکی‌ها در گرانی مسکن مقصر هستند‌ و گرنه دلیلی ندارد قیمت مسکن ناگهانی تا این اندازه افزایش پیدا کند، آن یکی مشاور املاک با لحنی که انگار هزاران بار این جمله را شنیده است، گفت: به ما چه ربطی دارد؟ موجر ملک خود را برای اجاره می‌آورد و قیمت تعیین می‌کند همان‌طور که یک ماه قبل برای این خانه 300 میلیون مطالبه کرده بود اما امروز 200 میلیون می‌خواهد.

*دعوای صاحب‎‌خانه و بنگاه‌دار بر سر سامانه معاملات املاک

بحث هزینه‌های اجاره و حق کمیسیون بین موجر و مستاجر قبلی مطرح شد، من هم زمینه را مساعد دیدم و پرسیدم‌ اینکه می‌گویند اگر در سامانه  املاک وزارت راه قرارداد اجاره منعقد شود، رایگان خواهد بود و کد رهگیری هم برای آن صادر می‌کند، چه اندازه صحت دارد؟ این را می‌پرسم چون می‌خواهم در صورت امکان هزینه‌هایم کمتر شود.

انگار با این حرف بر زخمی تازه نمک پاشیدم، گویی یکی از دغدغه‌هایشان شده بود، چون سریع هر دو املاکی با لحنی تند به من گفتند:‌ اگر مستاجر این آقا (اشاره به موجر) یک ماه اجاره اش را پرداخت نکرد، وزارت راه می‌آید واسطه گرفتن اجاره‌بها شود؟ همین حین موجر هم گفت: البته آقا صابر پارسال که مستاجر قبلی 2 ماه اجاره نداد، تو هم حاضر نشدی برای گرفتن هزینه اجاره‌بها پیش قدم شوی و حتی به او زنگ بزنی و با هزار دردسر توانستم حکم تخلیه بگیرم.

برای دیدن خانه خیابان عرب، از املاکی خارج شدم، اوضاع برای ماندن مناسب نبود، خصوصا وقتی از ثبت رایگان قرارداد اجاره در سامانه گفتم، ملتهب شده بودند.

* اندر احوال کتابفروشی که بنگاه مسکن شد

 ‌یک بنگاه مشاور املاک باز بود، مغازه شبیه به بنگاه معاملات املاک نبود و هنوز کمد کتابفروشی‌ها در آن دیده می‌شد. در و دیوار پر بود از برگه‌های که نوشته بود. «درخواست تخفیف نکنید، حتی شما دوست عزیز» با ورود به بنگاه بین فضای کمی که درست کرده بودند، روی یک مبل مندرس قهوه‌ای نشستم و پرسیدم آقا این جمله درخواست تخفیف را چرا 3 بار نوشته‌اید و روی دیوار زده‌‌اید. صاحب مغازه که او را آقای صادقی صدار می‌کردند، با لحنی که انگار متوجه شوخی در بیان من شده بود، گفت: حالا که 3 بار زده‌ایم، 300 بار می‌گویند، تخفیف بده. وای به زمانی که چاپ نکنیم.