در روزهایی پرهیاهوی کرونایی ، بابل چگونه به بیابانی سبز تبدیل خواهد شد ؟!
در روزهایی پرهیاهوی کرونایی ، بابل چگونه به بیابانی سبز تبدیل خواهد شد ؟!
سکان نیوز؛ اینک یک پهنه‌ی بیست و سه هکتاری در قلمرو شهرستان بابل – بخش گتاب، روستای ولوکلا – نیلوفرها و لاله‌های مردابی هوش‌ربا، خاک حاصلخیز و تاب‌آوری‌اش را از دست داد آن هم به بهانه مقداری پول...

به گزارش سکان، حالا از مازندران خبر می‌رسد که قصه تلخ آمازون، شتابان در یکی از پرباران‌ترین مناطق ایران ممکن است تکرار شود، اگر با سوداگران قاچاق خاک با جدیت و آنی برخورد نشود. تغییر کاربری آب‌بندان‌ها، برکه‌ها و تالاب‌های محلی به بهانه لایروبی که در جای‌جای مناطق شمالی کشور، به‌ویژه سه استان گیلان، گلستان و مازندران در حال وقوع است، به همراه تجاوز به عرصه‌های جنگلی، رشد قارچ‌گونه ویلا به جای بلوط و نابودی نظام آب‌شناختی رودخانه‌ها به دلیل برداشت‌های افزاینده شن و ماسه و ورود شیرابه‌ها و پساب‌ها به اندوخته‌های آب شیرین از جمله مهم‌ترین دلیل این رخداد مهیب است.

اینک یک پهنه‌ی بیست و سه هکتاری در قلمرو شهرستان بابل – بخش گتاب، روستای ولوکلا – نیلوفرها و لاله‌های مردابی هوش‌ربا، خاک حاصلخیز و تاب‌آوری‌اش را از دست داد آن هم به بهانه لایروبی و البته برای چند ریال سود آنی! این آب‌بندان که کارکردی تالابی داشت، یکی از محل‌های تخم‌گذاری پرندگان بود، همان پرندگانی که ضامن حاصلخیزی خاک، تامین غذای آبزیان و کنترل جمعیت آفات کشاورزی محسوب شده و می‌توانستند به تقویت پتانسیل‌های گردشگری از منظر #پرنده‌نگری بیافزایند. ظاهرا پیگیری سازمان‌های مردم‌نهاد منطقه هم به جایی نرسیده و روند تخریب که از سال نود و هفت شروع شده، اخیرا در بی‌خبری کرونایی با فروش و انتقال خاکش به پایان رسیده است. اما واقعا چگونه چنین جنایتی اتفاق می‌افتد و سازمان‌های متولی و نظارتی چون محیط‌زیست، منابع‌طبیعی، سازمان بازرسی، قوه قضاییه، کمیسیون اصل نود مجلس، وزارت اطلاعات و . نمی‌توانند پیشگیری یا دست‌کم پیگیری کرده و مانع فعالیتی شوند که مصداق بارز خط قرمز تاکیدشده در اصل پنجاه قانون اساسی یعنی تخریب غیرقابل جبران محیط‌زیست است؟

هنوز هم دیر نشده، از مدیرکل سختکوش محیط‌زیست مازندران، جناب ابراهیمی کارنامی می‌خواهم تا ماجرا را پیگیری کرده و اجازه ندهد گروهی سوداگر با دورزدن قوانین و استفاده از گپ‌های حقوقی در اداره دهیاری‌ها، الماس این مناطق را ربوده و بخشی از جامعه‌ی محلی را با اندک شکلاتی دلخوش کنند. وقتی توان زیست‌پالایی سرزمین را بدین‌ترتیب از دست می‌دهیم، معلوم است که ظرفیت گرمایی ویژه کاهش یافته و مازندران زیبا از شرایط رویایی‌اش به سمت اقلیمی نیمه‌مرطوب تغییر ماهیت داده و آنگاه برای تامین آب شرب و کشاورزی، مجبور به احداث سدهای بیشتر و نابودی درختان افزون‌تری در هیرکانی خواهیم بود و بدین‌ترتیب با افزایش سیل‌هایی ویرانگرتر، ارزشمندترین بهانه‌ی زندگی در قلب تولیدکننده‌ی اکسیژن ایرانیان هم از دست خواهد رفت.

یادمان باشد: کرونا می‌آید و می‌رود اما ولوکلا دیگر زیبایی‌اش برنخواهد گشت و این تفکر زیباکُش به مراتب ویرانگرتر و خطرناک‌تر از کووید نوزده و علت‌العلل دوام طغیان ویروس‌های ناشناخته دیگر در آینده است. نگویید که نگفتم .

می‌دانید بدبختی ما از چه زمان شروع شد؟ هنگامی که نگاه ما به هم، نگاه آدم به آدم به عنوان عضوی مسوولیت‌پذیر در اکوسیستم نبود! بلکه نگاه آدم به فرصت بود فرصتی که قیمت دارد، زمان درو و چیدن دارد و قابل معامله است . در صورتی که هیچ آدم عاقلی زندگی خود را معامله نمی‌کند.

امیدواریم دو نماینده منتخب مردم بابل در مجلس یازدهم و دیگر مسولان پیگیر جدی این موضوع باشند تا بار دیگر شاهد چنین اتفاقاتی در این شهرستان نباشیم.