کادر درمان هم حق زندگی کردن دارند/پرستاران زیر خط فقر
کادر درمان هم حق زندگی کردن دارند/پرستاران زیر خط فقر
سکان نیوز؛ یک پرستار گفت: خیلی از همکاران ما ناچار هستند در دو و یا حتی سه بیمارستان کار کنند تا بتوانند سطح زندگی خود را به خط فقر که ۱۰ میلیون تومان است نزدیک کنند.

علی پرستار یک بیمارستان است که می‌گوید در این مدت به خاطر ترسی که از انتقال کرونا داشته هر سه ماه یا حتی بیشتر با خانواده‌اش دیدار داشته است و این را مهمترین چالش خود در این یک سال عنوان می‌کند.

این پرستار  می‌گوید: از ابتدای شیوع کرونا تاکنون، کادر درمان به خصوص پرستاران به خاطر شرایط خاص نمی‌توانند آب و غذا به موقع و به اندازه کافی مصرف کنند به همین دلیل خیلی از آنها با ضعف جسمانی مواجه و به کرونا مبتلا شده‌اند. من خودم یک بار به کرونا مبتلا شدم اما به دلیل کمبود نیرو فقط یک هفته استراحت استعلاجی داشتم و بعد از آن با شرایط سخت جسمانی ناچار به کار شدم. سایر همکاران ما هم همین شرایط را دارند و برخی حتی چند بار به کرونا مبتلا شده‌اند.

او در مورد خاطره تلخ و شیرین این مدت هم می‌گوید: تلخ‌ترین خاطره‌ام مربوط به خانمی ۵۷ ساله بود که خودش به خاطر کرونا به بیمارستان مراجعه کرد اما ۱۰ دقیقه بعد به خاطر درگیری وسیع ریه فوت شد. این برای من خیلی تلخ بود. ولی در عوض بهبود بیماری که دو ماه در آی.سی.یو بستری بود و توانست کرونا را شکست دهد برایم یک خاطره شیرین به جا گذاشت.

پرستارانی که با زحمت خود را به خط فقر نزدیک می‌کنند

علی در پاسخ به اینکه اگر به عقب برگردد آیا باز هم پرستاری را انتخاب می‌کند یا خیر عنوان می‌کند: من به خاطر علاقه‌ای که به محیط بیمارستان داشتم در انتخاب رشته کنکور فقط هفت مورد انتخاب کردم که شش مورد آن پرستاری بود و اگر به عقب برگردم حتی با تجربه شیوع کرونا دوباره پرستاری را انتخاب می‌کنم چون فقط ما نیستیم که در معرض خطر هستیم. چه چیزی بهتر از اینکه بتوانم اشک یک بیمار و خانواده‌اش را به لبخند تبدیل کنم؟ این برایم خیلی ارزشمند است.

این پرستار از حقوق پایین پرستاران علی‌رغم مسئولیت و مشغله زیاد گلایه دارد. او می‌گوید: خیلی از همکاران ما ناچار هستند در دو و یا حتی سه بیمارستان کار کنند تا بتوانند سطح زندگی خود را به خط فقر که ۱۰ میلیون تومان است نزدیک کنند.

گلایه یک پرستار؛ امنیت شغلی نداریم

زهرا یکی دیگر از پرستارانی است که با او گفت و گو کردیم. او زحمت زیاد و خستگی، در معرض خطر بودن و از همه مهمتر نداشتن تجهیزات و امکانات کافی را بزرگترین دغدغه‌های پرستاران در دوران شیوع کرونا می‌داند.

او که در بخش اورژانس بیمارستان مشغول است می‌گوید: در طول این مدت فقط با یک ماسک ساده مشغول بوده‌ایم و تجهیزات و وسایل دیگری برای حفاظت از کرونا در اختیار ما نبوده است. شرایط کاری بر خلاف آن چیزی که تصور می‌شود برای پرستاران در دوران کرونا سخت تر شده است و پرستاران قراردادی بدون کمترین امنیت شغلی مشغول فعالیت هستند. پرستارانی هستند که با قراردادهای سه ماهه مشغول به کار هستند و هر وقت به آنان نیازی نداشته باشند عذرشان را می‌خواهند.

زهرا ادامه می‌دهد: از حقوق پرستاری راضی نیستیم چون در این شرایط بحرانی حتی یک ریال هم به حقوق پرستاران اضافه نشده است به همین دلیل بسیاری از پرستاران ناچار به انجام کار اضافه هستند. تا آنجا که من اطلاع دارم در بسیاری از کشورهای دنیا با اضافه کاری هیچ پرستاری موافقت نمی‌شود چون معتقدند سر حال بودن پرستار اهمیت زیادی دارد اما در ایران تا جایی که می‌شود از پرستار کار می‌کشند.

او می‌گوید: با وجود همه این سختی‌ها اما روی شغلم تعصب خاصی دارم و اگر صد بار هم به عقب برگردم باز هم شغل پرستاری را انتخاب می‌کنم چون این کار را عاشقانه دوست دارم.

این پرستار به یک خاطره تلخ در این یک سال هم اشاره و خاطرنشان می‌کند: کارهای پذیرش یک بیمار مبتلا به کرونا که اتفاقا ورزشکار هم بود را انجام دادم. این بیمار امید خیلی زیادی به بهبود داشت اما متأسفانه یک هفته بعد فوت کرد. در طول این یک هفته خانواده‌اش پیام‌های زیادی می‌فرستادند تا به او روحیه بدهند که این پیام‌ها هنوز در ذهنم هست و در آخرین لحظات دختر این بیمار به من پیام می‌داد تا از حال پدرش با خبر شود. این برایم خیلی تلخ بود.

اطلاع‌رسانی دیرهنگام و ساده‌انگاری در رسانه ملی به پیک کرونا دامن زد

مصطفی پرستار دیگری است که از روزهای ابتدایی شیوع و اطلاع‌رسانی دیرهنگام و اشتباه در مورد کرونا در ایران گلایه دارد. او می‌گوید: متاسفانه در ایران هم دیر اطلاع رسانی شد و هم در رسانه ملی کرونا را خیلی ساده و با سرماخوردگی مقایسه کردند و همین به پیک ابتدایی دامن زد.

او ادامه می‌دهد: علاوه بر این دنیا تجربه چندانی در برابر این اپیدمی نداشت و همین شرایط را برای بیمارستان‌ها و کادر درمان سخت کرده بود.

این پرستار می‌گوید: دوگانه سلامت و اقتصاد هم شرایط را سخت کرده بود چون بسیاری از اقشار جامعه نمی‌توانستند کار نکنند و شرایط سختی به وجود آمده بود تا اینکه پس از مدتی شرایط اندکی بهتر شد.

وی ابتلا و درگذشت یکی از دوستان خود بر اثر کرونا آن هم در سن جوانی را تلخ‌ترین خاطره خود از دوران کرونا عنوان می‌کند و می‌گوید: ما پرستاران معمولاً با سخت‌ترین روزهای زندگی یک انسان یعنی دوران بیماری سر و کار داریم و همین چندان خاطره شیرینی برای ما باقی نمی‌گذارد اما احیای یک نوزاد و نجات یک بیمار تصادفی که از او قطع امید شده بود برایم شیرین بوده است.

مصطفی در پایان از ناتوانی کشور در نگهداری نیروهای انسانی در بخش سلامت گلایه می‌کند و می‌گوید: چرا باید شرایط به گونه‌ای باشد که یک پرستار یا پزشک مجبور به مهاجرت شود. نیروی انسانی که با زحمت زیاد تربیت شده است اهمیت زیادی دارد و اینکه یک کشور نتواند نیرو و منابع انسانی خود را حفظ کند خیلی دردناک است.

عوامل اورژانس در خط مقدم مقابله با کرونا

مجتبی لطفیان فیروز، به عنوان تکنسین فوریت‌های پزشکی در تیم عملیاتی اورژانس البرز، مشغول است. او متاهل و ساکن کرج است. به شغلش علاقه‌مند است و به کاری که انجام می‌دهد خیلی افتخار می‌کند. لطفیان درباره روزهای اول شیوع کرونا می‌گوید: اوایل چون هنوز مردم این ویروس را نشناخته بودند و یک عامل ناشناخته محسوب می‌شد، کارمان خیلی سخت بود. ما در خط مقدم مقابله با این بیماری هستیم و تعدادی از همکارانم همان روزها به کرونا مبتلا شده بودند. به هرحال هم برای خودمان و هم برای خانواده‌ها ‌سخت بود که ببینند عزیزانشان در شرایط بد آن روزها باید کار کنند، آن هم درست جایی که کرونا وجود دارد.