به گزارش سکان نیوز/ نکته مهم و قابل توجه این است که مهاجرت از روستا به شهر در مازندران، با فروش اراضی روستایی اتفاق افتاده است؛ فروش املاکی که پولی را برای خانوار روستایی به همراه داشته و این پول تشویق می‌کند تا این خانوار به فضای بزرگ تر حرکت کند و در پی آن سرمایه‌گذاری جدیدتر و الگوی معیشتی آن‌ها تغییر پیدا می‌کند؛ رشد گردشگری و تقاضای اجتماعی بالای زمین این نوع الگو را شکل داده است.
بسیاری از کارشناسان معتقدند هر گونه رفت و آمد فیزیکی از مکانی به مکان دیگر مهاجرت محسوب می‌شود، مهاجرت از مبدا به مقصد یعنی در جایی زندگی می‌کنم و به جایی دیگر می‌روم و دیگری این که از جای دیگر وارد این مقصد می‌شوم.
در این میان مازندران با توجه به موهبت‌های فراوانی که دارد مقصد درجه یک مهاجران محسوب می‌شود و این امر در بهار و تابستان بیش از پیش می‌شود.
این مهاجرت ها نیز انواع مختلفی دارد، کارشناسان معتقدند شایع‌ترین مهاجرتی که در مازندران در سال‌های بعد از انقلاب اتفاق افتاده حرکت مردم از روستا به شهر به هر دلیل و انگیزه‌ای از جمله ازدواج، ادامه تحصیل یا کسب درآمد است اما در سال‌های اخیر الگوی مهاجرت تغییر کرده است و گردشگری مهم‌ترین علل مهاجرت در مازندران بدل شد.
تغییر الگوی گردشگری در مازندران
نکته مهم و قابل توجه این است که مهاجرت از روستا به شهر با فروش اراضی روستایی اتفاق افتاده است؛ فروش املاکی که پولی را برای خانوار روستایی به همراه داشته و این پول تشویق می‌کند تا این خانوار به فضای بزرگ تر حرکت کند و در پی آن سرمایه‌گذاری جدیدتر و الگوی معیشتی آن‌ها تغییر پیدا می‌کند؛ رشد گردشگری و تقاضای اجتماعی بالای زمین این نوع الگو را شکل داده است.
از سویی باید به این نکته توجه کرد که صاحبان خانه دوم یک الگوی تفریح را برای مازندران رقم زده‌اند، به عنوان مثال در یک فصل از سال در روستاهای مازندران و مناطق کوهستانی، جمعیت چند برابر می‌شود، برخی از مهاجران نیروی کاری هستند که در مناطق توریستی کوهستانی روستاها و به خصوص امروزه در سواحل در فصل تابستان وارد مازندران شدند.
با تغییر دیدگاه جامعه بیرونی نسبت به مازندران، مشکلات بی‌شماری مانند مشکلات آب، زیست محیطی، فرسایش خاک، پایین بودن رادمان کشاورزی در مناطق حاشیه کویر، روستاها و شهرها به وجود آمده است.
جذابیت‌های جذب مهاجر در مازندران
جذابیت منابع آب و موقعیت جغرافیای مازندران تقاضای اجتماعی مهاجرین را افزایش داده و متاسفانه این نوع مهاجرت امروز به مازندران مخصوصا در غرب که حجم سرمایه گذاری بالایی داشته بیشتر است. متخصصان امر معتقدند مهم ترین پیامد این مهاجرت بحث اقتصاد بومی و غیر بومی است که در مازندران اتفاق می افتد، این مقوله با توسعه پایدار تضاد دارد، سرمایه می آید اما منابع حاصل از آن برای جمعیتی است که خارج از منطقه آمده و این جا جامعه محلی مظلوم واقع می شود و آن منابع و مزایایی که قرار است در اثر مهاجرت به منطقه داشته باشیم، دیده نمی‌شود.
بر اساس گزارش ایسنا، این بی عدالتی باعث مهاجرت بومی های منطقه خواهد شد، در این مواقع جامعه یکدست دچار ناهمگنی فرهنگی و اجتماعی می شود و فرهنگ مازندران مورد تهاجم قرار می‌گیرد و الگوی زندگی تغییر می‌کند.
فواید مهاجرت معکوس
البته نباید از پیامدهای خوب این نوع مهاجرت ها غافل بود، مهاجرت معکوس نتیجه این نوع از مهاجرت‌ها است، یعنی یک مازندرانی از شهر خود مهاجرت کرده و وقتی می بیند که استانش پیشرفت کرده و توسعه در آن اتفاق افتاده استت تصمیم به برگشت می گیرد که در سال های اخیر اتفاق افتاده که گاها شرایط اقتصادی مطلوب در جایی دیگر فراهم شده و آن هایی که ذات کار آفرینی آن ها فعال تر است، تصمیم به برگشت داشته و سرمایه و با نیرویی که در مهاجرت کسب کردند به استان خود انتقال می دهند که یک الگوی خوبی است.
یک کارشناس گردشگری در این زمینه، چندی پیش گفته بود که، به طور مثال در آذربایجان شرقی در منطقه دریان که تمام لبنیاتی های تهران تحت اختیار آن ها است، تمام درآمد خود را در استان خود سرمایه گذاری می‌کنند؛ ما در سال های اخیر شاهد این بودیم که آن هایی که مهاجرت کردند در حال برگشت هستند که این یک الگوی جدیدتر است که می تواند برای استان مطلوب باشد.
از سویی دیگر، برخی دیگر از کارشناسان، کم‌آبی و خشکسالی را دلیل برخی مهاجرت‌ها به مازندران می‌دانند، در واقع مهاجرت ها به مازندران اتفاق افتاده و همچنان در حال انجام است اما اینکه گروه های مهاجر از چه استان‌ها و شهرهایی وارد مازندران شده‌اند مشخص نیست و کوچک‌ترین آماری از مهاجرت های داخلی وجود ندارد این در حالی است که روستای هفتاد خانواری به ۴۷۰ خانوار رسیده و 400 خانوار آن غیر بومی هستند.
همین چند روز پیش بود که زارع مدیرکل ثبت اسناد مازندران از مهاجرت به مازندران و فروش اراضی بکر این استان احساس نگرانی کرده بود، نگرانی که کم کم دارد دیر می‌شود و هیچگونه نظارتی برای برخورد با این پدیده نامیمون صورت نمی‌گیرد.
