آقای استاندار کجای اتاق فکر هستیم؟/ جمع نشدن افکار در یک اتاق جمعی
آقای استاندار کجای اتاق فکر هستیم؟/ جمع نشدن افکار در یک اتاق جمعی
سکان نیوز/ اتاق فکر توسعه و تعالی رویکردی بود که استاندار سابق مازندران آن را پایه‌ریزی کرد و حتی پس از انتصاب استاندار فعلی نیز تا مدتی ادامه داشت اما به دلایلی نامعلوم این شیوه و نگرش پسندیده در در نهایت کنار گذاشته شد.

سکان نیوز/هفتم آبان ماه 1396 بود که محمد اسلامی به عنوان استاندار مازندران منتصب شد، شاید مهمترین مشخصه و نقطه تباین او با همتایان پیشین، اصالت اصفهانی و لهجه شیرینش بود. دو استاندار پیش از او مازندرانی بودند و او پس از ربیع فلاح جلودار که اصالتی بابلی داشت بر کرسی ریاست ساختمان سفید استانداری مازندران تکیه زد.
در مدت کوتاه مدیریت، استاندار غیربومی نشان داد که بیش از مازندرانی ها به فکر آبادانی استان است. اقداماتش با کنارگذاشتن مشاوران در استانداری و فرمانداری ها، برپایی اتاق فکر توسعه و تعالی استان، فعالیت جهادی و شبانه روزی در سیل غرب مازندران از جمله کارهای شاخصی بود که توانست از وی مدیری فراموش نشدنی در استان مازندران بسازد. در وصف توانایی و توانمندی اسلامی همین بس که پس از استانداری مازندران با کسب رای اعتماد مجلس به سمت وزارت راه و شهرسازی منصوب شد. 28 مهرماه 97 پایان دوره استانداری اسلامی بود تا او نیز مانند بسیاری از اقدامات دولت تدبیر و امید در جابه جایی مدیران از یک شاخه به شاخه دیگر نشیند.
اما پس از اسلامی، احمد حسین زادگان، مازندرانی دیگری بود که بر کرسی مقام عالی دولت در استان تکیه زد. وی که در زمان اسلامی معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری را برعهده داشت و دوشادوش او تجربه اندوخته بود، در ابتدا بر تداوم رویکرد اتاق فکر تاکید داشت اما رفته رفته و غیرمحسوس و شاید بتوان گفت برنامه‌ریزی شده با نادیده گرفتن این بینش و کم توجهی باعث کمرنگ شدن آن شد تا این اقدام اصولی و اساسی به فراموشی سپرده شود.

*اهداف تشکیل اتاق فکر چه بود؟
سوال اینجاست که تشکیل اتاق فکری که محمد اسلامی به جد پیگیر آن بود چه اهدافی را دنبال می کرد؟ آیا این اهداف آنقدر اهمیت نداشتند که پس از اتمام دوره مدیریت وی، توسط جانشینش دنبال شوند؟ و اگر روند و رویکردی مناسب و مطلوب بود چرا ادامه پیدا نکرد؟
برای روشن شدن اهداف بلند و آینده نگرانه استاندار وقت در تشکیل اتاق فکر توسعه و تعالی مازندران به گزیده ای از سخنانش اکتفا می کنیم. وی در سخنرانی های متعدد خود چند نکته را ماموریت این کارگروه برمی شمارد: “هدف اتاق فکر، همگرایی و هم افزایی مازندرانی هاست، باید با نگاه به آینده؛ نقشه راه توسعه مازندران ترسیم شود، باید سرمایه اجتماعی را حفظ و تقویت کنیم، نقش بانوان را پر رنگ تر ببینیم.”
بازهم سخنان محمد اسلامی اینبار در یکی از جلسات اتاق فکر توسعه و تعالی مازندران در محل استانداری روز هشتم مرداد 97 : “این اتاق برای شناسایی مسایل اصلی استان با ارایه راه حل هایی که بتواند بصورت درون زا، برون رفت استان از شرایط کنونی را محقّق نموده و در ادامه مطالعات همراه با آینده پژوهی، نقشه راه توسعه و تعالی استان را با هدف ارتقا تراز استان جهت نقش آفرینی در عرصه ملّی و بین المللی تبیین کند پایه ریزی شده است.”
“بهره گیری از ظرفیت بزرگان و نخبگان مذهبی، علمی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نمایندگان مردم مازندران در مجلس شورای اسلامی، استانداران و نمایندگان ادوار، جوانان و بانوان نخبه استان، تشکل های بخش خصوصی مسئولان دولتی و سایر ظرفیت ها و استعدادها وظیفه کارگروه هاست.”
*دیگر مزیت‌ها
لازم به ذکر است یکی از نقاط قوت و قابل اتکای اتاق فکر و کارگروه هایی که عضو غالب آنان را اعضای دانشگاهی و نخبگان تشکیل می دادند این بود که افراد حاضر بدون دریافت هیچ حق الزحمه ای و کاملا رایگان به ارائه راهکارها مبادرت داشتند و این رویکرد دقیقا جایگزین ساختار سازمانی مشاوران در استانداری و فرمانداری ها شده بود که با حقوق و دستمزد بالا به راهنمایی و ارائه مشاوره می پرداختند.
تنوع کارگروه های تخصصی و همچنین جایگزینی افراد دانشگاهی و نخبه به جای مشاوران حقوق بگیر حکایت از باریک بینی و نکته سنجی استاندار وقت می داد که از ابتدا به پیوند بین دانشگاه و دولت تاکید داشت، اما افسوس که این روند در دوره استاندارجدید، جدی تلقی نشد و رفته رفته رنگ فراموشی و خاموشی به خود گرفت.
اما شاید سخنان محمد اسلامی در اولین جلسه برپایی اتاق فکر، بهتر بتواند شالوده و ماهیت عظیم این کارگروه را روشن کرده و اهمیت فوق العاده آن را در پیشرفت توسعه استان مازندران تشریح کند. اسلامی بر موارد زیر در این جلسه تاکید می کند:
“ترسیم سند نوین، بر اساس شناسایی دقیق مشکلات موجود، احصاء مسائل مهم و شناسایی عوامل تضعیف کننده بخش های مختلف استان، ایجاد همگرایی و هم افزایی در کارگروه های تخصصی، مقابله با بیکاری و ایجاد روند اشتغالزایی، برطرف کردن مشکلات فراوان زیست محیطی، آب، خاک، جنگل، دریا و غیره، ارائه و ابلاغ نقشه برون رفت از مشکلات توسط کارگروه ها به دستگاه های اجرایی، بررسی اینکه آیا سوداگران به دنبال تغییر کاربری اراضی هستند یا بی انگیزگی کشاورزان عامل این موضوع شده و چاره جویی و ارائه راهکار برای حل این معضل مهم استان، توجه ویژه به جامعه هنرمندان و ورزشکاران، اجرای ساز و كار و الزامات شكلي و محتوايي براي حفظ فرهنگ اصيل مازندران”
اینها سخنان پراکنده اسلامی در مراسم گوناگون از علل برپایی اتاق فکر بود. رویکردی که به زعم بسیاری از اعضای هیئت های علمی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی و همچنین روسای کارگروه های مذکور، به غایت اصولی، آینده محور و محرک پیشرفت استان مازندران بود.
*اتاق فکر برای توسعه استان ضروری بود؟
مهدی رمضان زاده رئیس کارگروه تخصصی گردشگری و صنایع دستی اتاق فکر توسعه و تعالی و عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران معتقد است: استفاده از نخبگان باعث بهبود اوضاع جامعه توام با آینده نگری می شود و وجود اتاق فکر برای توسعه استان ضروری بود.
وی رویکرد اتاق فکر را بسیار ارزنده خواند و تاکید کرد: عمر مدیران کوتاه بوده و به همین دلیل پیش بینی ملموسی از آینده در دوران مدیریت بدست نمی آید، اما رویکرد اتاق فکر با برنامه ریزی طولانی مدت می تواند روندهای گذشته تا امروز را بررسی کرده و برنامه های آتی منظمی برای توسعه تدوین کند تا هر مدیری بتواند با استفاده از این الگو با خیالی آسوده و سریع تصمیم گیری کند.
رمضان زاده با انتقاد از شکاف بین جامعه نخبگان و دانشگاهیان با نهادهای اجرایی اظهار کرد: رویکرد اتاق فکر می توانست در صورت استمرار، چالش ها و موانع موجود در مسیر پیشرفت و توسعه استان را شناسایی کرده و با جلوگیری از موازی کاری دستگاه های دولتی، نقشه راه منظم و مطلوبی برای آینده مازندران ترسیم کند.
وی کنار گذاشته شدن چنین رویکردهای جامع و آینده محوری را سبب اتلاف وقت، هزینه و انرژی توصیف کرد و افزود: کاش این روش مناسب و اصولی بعد از «اسلامی» ادامه پیدا می کرد زیرا تیم های مختلفی مشغول به جمع آوری اطلاعات شده بودند و پایش سراسری مشکلات و چالش های استان مورد مطالعه و بررسی بود.
*کارگروه‌های تخصصی اتاق فکر
تشکیل کارگروه‌های متنوع و گسترده در تمامی زمینه ها بار دیگر بر نکته سنجی و دقت نظر استاندار سابق ماندران دلالت می کند. محمد اسلامی از همان اوان تشکیل اتاق فکر در احکامی دکتر سید خلاق میرنیا رئیس وقت دانشگاه استان مازندران را مسئول تشکیل اتاق فکر و دکتر محسن جهانشاهی رئیس بنیاد نخبگان استان مازندران را به سمت دبیر اتاق فکر توسعه و تعالی استان مازندران منصوب کرد.
اتاق فکر توسعه و تعالی استان مازندران به چندین کارگروه تخصصی تقسیم بندی شده بود که از ابتدای سال 97 کار خود را با شیبی ملایم آغاز کردند. گردشگری و صنایع دستی، صنایع تبدیلی و غذایی، پسماند و محیط زیست، مدیریت دانش و توسعه رسانه‎ای، اقتصاد کلان، صنایع و معادن، فرهنگی اجتماعی، بهداشت و سلامت، جوانان، بانوان، دریا، جنگل، کشاورزی، فناوری اطلاعات و تسهیلگران توسعه شهرستان ها 15 کارگروه تخصصی اتاق فکر توسعه و تعالی استان مازندران نام داشتند که از این میان کارگروه تسهیلگران در چندین شهرستان با زیرگروه های مختلفی به طور رسمی فعالیت خود را آغاز کرده بودند.
*چرایی عدم استمرار رویکرد اتاق فکر در دوره حسین زادگان
بررسی دلایل عدم تداوم چنین رویکرد اصولی و مهمی به دیدگاه غالب مدیران کشور در سطوح مختلف اجرایی و همچنین احمد حسین زادگان بازمی گردد. چراکه او بارها از پاسخ صریح به این سوال طفره رفت و حتی کم و بیش زمزمه هایی بر استفاده وی از مشاوران به میان آمد. اما سرانجام وی در گفت و گویی کوتاه و مبهم به خبرنگار وارش گفت: کارگروه های تخصصی اتاق فکر اکنون با همان قالب تحت عنوان یک شورای راهبردی با افرادی که هم در حوزه های علمی و اجرایی فعالیت می کنند مشغول ارائه مشاوره و راهنمایی به استانداری هستند.
احمد حسین زادگان با تاکید بر اینکه سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان نیز کارگروه های مختلف مطالعاتی دارد اظهار کرد: با ایجاد تغییر جدید شورای توسعه برنامه ریزی استان بسیاری از کمیته ها و کارگروه ها برای راحت تر و سریع تر شدن تصمیم سازی و تصمیم گیری در یکدیگر ادغام شدند و بناست کارگروه دیگری در شکلی دیگر در قالب شورای راهبردی در 4 بخش زیربنایی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فعالیت مطالعاتی کنند که فعالیت محدودتر شده و کفایت می کند.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا رویکرد مشاوران مجددا از سر گرفته شده خاطرنشان کرد: قانونا و به لحاظ سازمانی مشاور وجود ندارد اما فرمانداری ها هر زمان احساس نیاز کنند به تناسب مشخصات و مختصات شهرستان می توانند از فرهیختگان و گروه های شهرستانی مشاوره بگیرند.
آنچه که از گفت و گو با استاندار مازندران برداشت می شود این است که صحبت های حسین زادگان مشخصا پاسخ روشنی به سولات مطرح شده نیست و می تواند تحلیل های متفاوتی داشته باشد. در واقع پاسخ وی، حکایت از استیصال حسن زادگان دارد، شاید او با نیت قطع زنجیره رویکرد مدیر قبلی پا به میدان گذاشته تا رویکرد متفاوت خویش را ابداع و اجرا کند اما این طور به نظر می رسد که درگیری و گرفتاری بیش از حد و مشکلات متعدد استان در 2 سال اخیر فرصت اندیشه را از وی سلب کرد. روی دیگر ماجرا هم اینکه شاید هم حاج احمد به رویکرد مشاوران و حتی دست های پشت پرده باور داشته باشد!
*علل اصلی نادیده گرفتن تصمیمات اصولی و منطقی در استان و کشور
اما نگاهی به پیشینه چنین اتفاقاتی در ادوار تاریخ کشور شاید بهتر بتواند علل و چرایی از بین رفتن یک رویکرد مطلوب را بیان کند. سوابق و مستندات نشان می دهند که در 3 دهه اخیر تاریخ انقلاب اسلامی همواره اسناد بالادستی توسعه استانی و شهرستانی با شیبی نزولی رنگ باخته و برنامه ای مدون برای اجرای سند چشم انداز شهری، شهرستانی، استانی و کشوری در دستور کار مدیران قرار ندارد. مصداق این ادعا تصمیمات خلق الساعه و بعضا ناآگاهانه بسیاری از مسئولین در سطوح مختلف اجرایی و اداری است که با گذشت چندین ماه و حتی چندین روز تغییر می کند.
نکات دیگر در تسلسل اشتباهات دهه های گذشته این است که همیشه با جابه‎جایی مدیران در سطوح عالی بلافاصله رویکردها تغییر کرده، اقدامات پیشین نادیده گرفته شده و زیر سوال می روند، از طرفی، سیاسی کاری ها و گرایش های حزبی و جناحی باعث شده تا عملکرد هر مدیر یا مسئولی تحت الشعاع قرار گیرد و در این فرآیند مدیران زیردست پس از تغییر مدیران ارشد یا اساسا کنار گذاشته شده و یا از متن دور می شوند. به علاوه در باب رویکردهای اشتباه حوزه تصمیم سازی و تصمیم گیری های کلان، ذکر این نکته خالی از لطف نیست که سایه باندهای پیچیده و سازمان یافته و همچنین دست های پشت پرده سودجویی و سوداگری در شهرستان ها، استان ها و حتی کشور بر فضای اجرایی گسترانیده شده و این افراد در تعاملی همسو با مدیران نالایق تنها به دنبال اهداف سودجویانه و شخصی خویش بوه و به تنها نکته ای که توجه نمی کنند مردم و منفعت عمومی جامعه است.
در این بین چراهایی نیز وجود دارد که هرگز جواب مشخص و واضحی به آن ها داده نشده است، اینکه چرا اکثر تصمیمات مدیران به تدریج روند پسرفت را به جای آبادانی و پیشرفت دنبال می کند و چرا مدیران نالایق و کوته فکر بر مدیران لایق و اندیشمند و آینده نگر استیلا یافته و جامعه خردورز و متفکر جامعه به حاشیه و انزوا کشیده می شوند؟ و سرانجام چرا جامعه دانشگاهی و نخبگان علیرغم تاکیدات متعدد رهبری نادیده گرفته شده و دانشگاهیان کوچکترین نقطه تماسی با صنعت و بازرگانی ندارند؟
پاسخ این پرسش ها در شیوه، خط مشی و اجرای بستری بسیار تاثیرگذار یعنی آموزش و پروش یک کشور متجلی می شود زیرا ثمره یک آموزش شامخ و شایسته ایجاد فرهنگی متعالی و درخشان در مملکت است؛ در حقیقت زمانی اندیشه های دون جای خود را به تفکر متعالی می دهند و زمانی دومینوی شناعت و ابتذال قطع شده و از حرکت بازخواهد ایستاد که زیرساخت های آموزشی جامعه در سطوح مختلف اصلاح و نظام مدرک گرا که باعث پرورش مدیران ناکارآمد شده کنار گذاشته شود. در این صورت است که جامعه دارای فرهنگ عمومی متعالی شده و رشد و توسعه همگانی در تمامی عرصه ها بر پایه آموزش های متعالی محقق می شود

گزارش از سید نوید ساداتی فعال رسانه‌ای مازندران