به گزارش سکان، عقیل امامی تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی نوشت؛ این رویداد غمبار که در یکی از مراکز گشت ارشاد ناجا رخ داد از منظر انسانی دردناک و تاسف انگیز است اما دخالت عوامل پلیس مستقر در گشت ارشاد در این واقعه منتفی والبته نیازمند بررسی واعلام تخصصي مراجع مسئول است واظهار نظرهای احساسی و بی منطق و واکنش های بلا وجه در این ماجرا آسیب جدی به روح قانون و هنجارهای شناخته شده کشور وارد می کند و بلا شک تبعات آن در آینده نمایان خواهدشد.
مع الاسف از هنگام وقوع این رویداد تلخ و قبل از بررسی ابعاد همه جانبه آن در بستر قانون، شماری از عناصر و چهره های سرشناس سیاسی ، فرهنگی، هنری وورزشی به انتشار نظرات غیر کارشناسی و کاملا احساسی وعاری از حقیقت در فضای مجازی پرداختند وهمزمان با آشوبهای خیابانی عوامل اغتشاشگر با حمایت علنی برخی از سران خودفروخته غربی و رژیم کودک کش صهیونیستی به بهانه مخالفت با قانون و گشت ارشاد، علیه آرمان‌های رفیع انقلاب به عقده گشایی پرداخته و اهداف دیگری را پیگیری می کنند که با کنار رفتن نقاب از چهره آنان در چند روز گذشته ، ننگ وشرمساری بیشتر آنها نمایان شد.
بی گمان نیروی انتظامی بعنوان مظهر اقتدار قانون در جامعه و مدافع امنیت اجتماعی مجری سیاستهای قانونی مصوب در کشور است و گشت ارشاد نیز ابزار قانونی برای نظارت دایمی بر چگونگی اجرای قانون حجاب وعفاف به شمار می رود که تعطیلی آن آنگونه که عناصر آشوبگر و اخلالگر می خواهند ،موجب خروج جامعه از ریل قانون و بروزصدمات فرهنگی واجتماعی می شود و منطقا نباید این خواسته را پذیرفت و اگر قانونی در شیوه اجرا با مشکلاتی همراه است باید در رویه های اجرایی و اصلاح فرآیندهای مربوطه با بررسی عملکرد آن بازنگری شود.
واقعیت آن است ماجرای مرگ خانم امینی که واقعا تلخ و ناگوار است و امکان رخ دادن آن در هر شرایط و مکان دیگری برای هرشهروندی وجود دارد ، از سوی برخی چهره های شاخص سیاسی و زاویه دار با نظام و انقلاب به وسیله ای برای انتقام جویی از نهادهای رسمی وقانونی کشور تبدیل شد بگونه ای که در برخی اجتماعات اعتراضی رخ داده در پایتخت و شهرهای دیگر معترضان با شعار علیه ارکان انقلاب نیت واقعی خویش را آشکار کرده وخواستار جمع شدن بساط قانون شدند ودر این میان طی چند روز اخیر رسانه های مزدور امریکایی، انگلیسی و عربستانی نیز به یاری مخالفان گشت ارشاد آمده و هجمه سنگینی را علیه نهادهای قانونی و رسمی کشور سامان دادند.!
سئوال اساسی در این ماجرا آن است اکر واقعا این چهره های سرشناس و همپالکی یک گروه داعیه دار حقوق زنان که در موارد مشابه مانند کشتن همسر سابق شهردار اسبق تهران و بانوی پاکدامن شیلر رسولی قربانی دیگر کرد و نماد غیرت و عفت کردستان راست می‌گویند چرا برای این قربانیان جامه درانی نکرده و مهر سکوت بر لبانشان زدند ولی در ماجرای اخیر که همه مسئولان نظام با اندوه و جدیت فراوان خواستار رسیدگی دقیق قانونی و صیانت از حقوق خانواده آن مرحومه هستند ، اینچنین شیون می کنند و رفتارهای افراطی و هنجار شکنانه از خود بروز می دهند و با پرهیز از رویه های قانونی، شیوه منطقی گفتگو و تبادل نظر آراسته را بر نمی تابند.؟!
آیا در این ماجرا که همگرایی مخالفان داخلی گشت ارشاد با بیگانگان برای کوبیدن دستاوردهای انقلاب و نیز تخریب گسترده اموال عمومی توسط آشوبگران در سطح شهرها مشکوک و هماهنگ شده بنظر می رسد ، نباید تامل کرد و مهمتر اینکه تهاجم رسانه ای استکبار و عوامل سازمان یافته آن به مراکز رسمی وقانونی کشور مان به بهانه مرگ یک شهروند که در جای خود نیازمند بررسی تخصصی است ،منفعت چه کسانی را تامین می کند که اینگونه اشک تمساح می ریزند؟!
ناگفته پیداست که در مقطع کنونی انقلاب اسلامی در یک پیچ تاریخی و تحولی قرار دارد ودستاوردهای بیشمار آن مانند حضور حماسی مردم ایران در پیاده روی اربعین ،پیوستن به سازمان همکاری‌های اقتصادی شانگهای و عبور عزتمندانه از شرایط تحریمی وسخت کرونا بدون وابستگی به دیگران اخبار تلخ برای اردوگاه رسانه ای استکبار است که پرداختن خارج از رویه معمول به مرگ یک شهروند ایرانی و سمپاشی های سنگین رسانه های وابسته به کاخ سفید و لندنی می‌تواند این توفیقات را به خیال خامشان به محاق ببرد واز این رو کالبد شکافی هرچه بیشتر موضوع در کنار توجه به حقوق قانونی فرد جانباخته و خانواده اش ضرورت دارد.
بهر روی امید است با توجه اساسی به پی آمد رویه های اجرایی در قوانین جاری و اصلاح برخی فرآیندهای مربوط به حقوق شهروندی و نیز مشارکت گسترده فعالان حقوقی و قضایی در این زمینه و حفظ هوشیاری در برابر دسائس روزافزون استکبار جهانی ،جمهوری اسلامی ایران از همه آزمونهای پیش رو مانند گذشته سربلند بیرون آید وخائنان به نظام و انقلاب پیش از پیش رسوا شوند.
