رامین مهمان پرست سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه در یادداشتی نوشت؛ جنايت‌هايي در سطح ترور دانشمند شهيد فخري‌زاده كه در قالب تروريسم دولتي، با تاييد مقامات امريكايي، همكاري مستقيم رژيم صهيونيستي و استفاده از گروه تروريستي منافقين در خاك جمهوري اسلامي ايران صورت مي‌گيرد در كمال تاسف به امري عادي براي نظام بين‌المللي بدل شده است و اغلب كشورها بدون توجه به تبعات اين اقدامات ضد بشري از كنار آن مي‌گذرند.
امروزه در نظام بين‌الملل براي دفاع از حقوق بشر، براي مقابله با تروريسم و موضوعاتي شبيه به آن شعارهاي زيادي مطرح مي‌شود، اما زماني كه يك چهره علمي در ايران هدف قرار گرفته مي‌شود، جامعه جهاني به آساني اين جنايت را ناديده مي‌گيرد.
استفاده از استانداردهاي دوگانه از سوي سازمان‌هاي بين‌المللي يك لكه ننگ بر دامان آنهاست كه ثابت مي‌كند تكيه بر شعارهايي نظير حقوق بشر و محكوم كردن تروريسم ابزاري سياسي براي اين سازمان‌ها به منظور تحت فشار گذاشتن كشورهاي مستقل است.
سازمان‌هاي بين‌المللي و برخي كشورها كه داعيه‌دار امر حقوق بشر هستند، هر زمان كه منافع‌شان ايجاب كند بر ضرورت رعايت آن پاي مي‌فشارند و هر زمان كه احساس كنند ممكن است پافشاري بر حقوق بشر و محكوم كردن تروريسم به ضرر آنها تمام شود، سكوت پيشه مي‌كنند.
اينكه كشورها يا نهادهاي بين‌المللي به حقوق بشر و نظاير آن به مثابه واژه‌هايي زيبا بنگرند كه هر زمان نياز بود كشوري مستقل تحت فشار قرار گيرد، به آنها رجوع كنند و افكار عمومي را با استفاده از اين واژگان زيبا تحريك كنند، باعث مي‌شود كه اين سازمان‌ها اعتبارشان را از دست داده و ديگر براي حل بحران‌هاي بين‌المللي كارگشا نباشند.
نمي‌توان مدعي انسانيت و آزادي بود و چشم بر جناياتي در اين سطح فروبست. نمي‌توان ايستاد و نگاه كرد كه تروريسم دولتي در روز روشن يك چهره علمي و يك دانشمند برجسته را هدف قرار مي‌دهد و بعد هيچ اقدامي صورت نداد.
جهان بايد چشمان خود را باز كند، اين جنايت آشكار را ببيند و عليه عاملان و آمران متحد شود. بر كسي پوشيده نيست كه رييس‌جمهور امريكا از شكست در انتخابات رياست‌جمهوري عصباني است و احساس مي‌كند سياست‌هايش در راستاي حمايت همه‌جانبه از رژيم اسراييل و اعمال فشار حداكثري هيچ نتيجه‌اي در بر نداشته است.
در اين شرايط او با همراهي نخست‌وزير رژيم اسراييل تصميماتي غيرمنطقي و شتابزده اتخاذ مي‌كند كه اين تصميمات آرامش و ثبات را در خاورميانه به خطر مي‌اندازد. دونالد ترامپ مشاوراني را كنار خود مي‌بيند كه نشست‌هاي مشترك زيادي با سازمان منافقين داشتند و آشكارا از تلاش براي براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران سخن مي‌گفتند؛ مشاوراني كه با او در اقدامات وقيحانه‌اي نظير ترور سردار سليماني همراه شدند و امريكا در اقدامي كم‌سابقه در عرصه بين‌المللي ترور يكي از مقامات ارشد كشوري ديگر را بر عهده گرفت.
حالا اين گروه بايد عرصه سياست را ترك كند و مي‌داند كه دستاوردي براي عرضه به افكار عمومي ندارند. به همين دليل سياست خطرناكي را در پيش گرفته كه بر اساس آن اقداماتي شرورانه عليه ايران صورت مي‌دهد تا مقامات ايراني را به واكنش‌هاي تند وا دارند. هدف آنها به هم زدن بازي و تغيير شرايط سياسي منطقه است تا بتوانند جامعه بين‌المللي را عليه ايران متحد كنند.
هر چند كسي كه دست به اين‌گونه جنايات مي‌زند و از تروريسم به عنوان ابزاري براي دستيابي به مقاصد سياسي خود بهره مي‌جويد بايد منتظر پاسخ درخور باشد، اما در كنار اين موضوع كه حق واكنش و اقدام متقابل براي جمهوري اسلامي محفوظ است دستگاه سياست خارجي و دستگاه قضايي ايران بايد اين جنايات را در صحنه‌هاي بين‌المللي پيگيري كنند.
اين جنايات بايد در عرصه بين‌المللي مطرح شود و مستندات بسيار زيادي كه پيرامون عمليات‌هاي تروريستي مختلف در ايران وجود دارند، علني شود تا جامعه بين‌المللي براي نشان دادن واكنش مناسب تحت فشار قرار گيرد
