بررسی شرایط انرژی کشور بیانگر این موضوع است که تامین امنیت این حوزه نیازمند توجه جدی به منابع تجدیدپذیر است. بر اساس پژوهشهای انجام شده در کمتر از 2 دهه آینده تامین گاز طبیعی به عنوان سوخت اصلی نزدیک به 90 درصد از واحدهای نیروگاهی کشور با مشکلات جدی مواجه شده و تداوم وضعیت کنونی ایران را به یک وارد کننده صرف انرژی تبدیل خواهد کرد.
همین مسئله سبب میشود تا توسعه تولید برق به وسیله انرژیهای تجدیدپذیر از نان شب برای کشور واجبتر باشد و تامین امنیت انرژی در گروه توسعه انرژی تجدیدپذیر قرار گیرد.
با توجه به اهمیت مسئله انرژیهای تجدیدپذیر، توسعه این انرژیها در کشور نیازمند توجه جدی و بررسی همهجانبه جزئیات این حوزه است. در این رابطه، بررسی پروژه توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در قالب پرونده “آینده انرژی ایران“ مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
در ادامه این پرونده و در دومین گزارش به یک ابهام بزرگ پیرامون استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر علیالخصوص انرژی بادی و خورشیدی میپردازیم.
*جزئیات تفکری که توسعه انرژی تجدیدپذیر را محدود میکند
به گزارش فارس، یکی از مواردی که همواره پیرامون انرژیهای تجدیدپذیر علیالخصوص انرژی بادی و خورشیدی مطرح میشود، این مسئله است که تولید برق از این انرژیها پایدار تلقی نشده و نمیتوان زمینه تولید برق کشور را منوط به این انرژیها کرد.
بر مبنای این تفکر، ما در ساختار برق یک بار پایه داریم که باید با نیروگاههای کاملا پایدار تولید شود. مثلا فرض کنید نیروگاه گازی است، سوخت دست خودتان است که هر وقت خواستید گاز را بسته به شبکه زیاد یا کم میکنید و شبکه روی این پایه سوار میشود. پس شما نمیتوانید این را هیچ وقت تغییر بدهید و تا ابد هست. از این لایه بالاتر شما دیگر میتوانید هر مدلی خواستید روی زمینه اضافه کنید.
در همین راستا، محمد ساتکین، معاون وزیر نیرو با اشاره به اینکه اصولا نیروگاههای تجدیدپذیر روی لایۀ بالایی قرار میگیرد و معمولا برای پیکزایی استفاده میشود، گفت:« وقتی ما ظرفیت نصب شده کشور 85 هزار مگاوات است میتوانیم به توسعۀ 10 تا 15 هزار مگاواتی تجدیدپذیر برای پیک سایی فکر کنیم.»
*63 درصد از برق آلمان از منابع تجدیدپذیر تامین میشود
این تفکر به طور کلی زیربنای فکری متولیان توسعه انرژی تجدید پذیر در کشور قرار دارد و بسیاری از تصمیمگیریهای این حوزه از این تحلیل جهتگیری میکند.
این در حالیست که وقتی به سبد نیروگاهی برخی از کشورهای توسعه یافته نگاه میکنیم، متوجه میشویم، عمده نیروگاههای نصب شده در این کشورها از انرژی تجدیدپذیر استفاده میکنند و این انرژی مبنای شبکه برق آنها قرار گرفته است.
برای مثالی نگاهی به سبد نیروگاههای نصب شده در کشور آلمان بیانگر آن است که 63.5 درصد از ظرفیت نامی نیروگاههای این کشور از انرژی تجدیدپذیر استفاده میکنند و از این میان 37.7 درصد از ظرفیت نصب شده تنها مرتبط با نیروگاههای بادی و خورشیدی نصب شده در این کشور است.
این مقایسه سبب میشود تا تحلیل حاکم بر فضای انرژی تجدیدپذیر در کشور مبنی بر اینکه این انرژیها نمیتوانند مبنای تولید برق قرارگرفته و سهم قابل توجهی از نیروگاههای کشور را بدست بگیرند، زیر سوال برود.
*آیا گاز طبیعی میتواند آینده تولید برق کشور را تامین کند؟
در همین راستا به منظور موشکافی علت تفاوت تجربیات جهانی با رویکرد ذکر شده متولیان انرژی تجدیدپذیر کشور در گام اول باید بدانیم، مبنای تحلیل انجام شده مبنی بر استفاده گسترده از یک انرژی برای تولید برق، اطمینان از تامین بلند مدت این انرژی است.
بر همین مبناست که از نیروگاه گازی به دلیل وجود ذخایر بزرگ تامین گاز در کشور به عنوان پایه شبکه برق یاد میشود. در شرایطی که اتکا بیچون و چرای واحدهای تولید برق به گاز طبیعی از یک سو و پیشبینی افت فشار میادین گازی و کاهش تولید گاز طبیعی از سوی دیگر یکی از اصلیترین تهدیدهای امنیت انرژی به حساب میآید.
به عبارت دیگر پایه قراردادن نیروگاههای گازی با وجود آینده میادین گازی کشور نیز نمیتواند صحیح تلقی شود.
*ارتقای توان فنی رمز توسعه انرژی تجدیدپذیر
علاوه بر این ارتقای فناوری نیروگاههای بادی و خورشیدی به همراه افزایش توان علمی برای ظرفیتسنجی و مکانیابی این واحدهای تولید برق سبب شده تا شرایط برای استفاده گسترده از آنها مهیا شود.
حرکت مسیر انرژی کشور به سمت حکمرانی موثر در این حوزه و ارتقای توان فنی ابزارهای مبدل انرژی تجدیدپذیر به انرژی برق میتواند زمینهساز تبدیل این منابع به زیربنای تولید برق کشور را مهیا کند.
*تنها 1 درصد از شبکه برق کشور از انرژی بادی و خورشیدی استفاده میکند
نکته قابل توجه در شرایط بهرهبرداری از انرژی تجدیدپذیر کشور مرتبط با این امر است که حتی از ظرفیت این انرژیها برای پیکزایی نیز استفاده نمیشود. به معنای دیگر متولیان انرژی تجدیدپذیر کشور از گذشته تا کنون علاوه اینکه با استدلالهای مداوم سعی بر توجیه استفاده نکردن از این ظرفیت داشتند، تاکنون کمتر از 6 درصد از ظرفیت پیکسایی انرژیهای تجدیدپذیر را مورد استفاده قرار دادهاند.
این در حالیست که عمده اسناد بالادستی در حوزه برق کشور، ارتقای ظرفیت نصب شده سالانه 5000 مگاواتی را به متولیان اجرایی کشور تکلیف کرده، اما در حال حاضر ظرفیت تولید انرژی تجدیدپذیر بادی، خورشیدی و زیست توده کشور کمتر از 1000 مگاوات است.
با وجود نکات مطرح شده به نظر میرسد؛ توجیهات انجام شده تاکنون پیرامون توسعه استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر باید کنار گذاشته شده و استفاده از ظرفیت 60 هزار مگاواتی تولید برق از منابع تجدیدپذیر باید در دستور کار قرار گیرد.