روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «صد البته فیفا شغل مدیربرنامههای بازیکنان فوتبال را به رسمیت شناخته و ایجنتها در سراسر جهان مشغول کار هستند. خیلی از آنها هم بابت جابهجا کردن بازیکنان درآمد بسیار بالایی دارند. به عنوان مثال حتما اسم مینو رایولا را شنیدهاید؛ یک ایجنت ایتالیایی که مدیربرنامههای بسیاری از ستارههای سرشناس دنیای فوتبال مثل کریستیانو رونالدو و زلاتان ابراهیموویچ است. در مورد رایولا میگویند در یک تابستان، حتی بیش از رونالدو درآمد داشته است! فدراسیون فوتبال ایتالیا درآمد ایجنتهای رسمی این کشور را در سال ۲۰۱۹ بیش از ۲۰۰ میلیون یورو اعلام کرد. مدیربرنامه خوب در تعامل با باشگاه، پشتیبان بازیکن است و البته میتواند با انتخابهای مناسبتر برای او، راه پیشرفتش را هموارتر کند. پس در اصل ماجرا بحثی نیست اما طبق معمول پیادهسازی این الگو در فوتبال ایران با انحرافاتی همراه بوده که در نهایت گاهی باشگاه و بازیکن را بهصورت توامان متضرر کرده و تنها باعث شیرینکامی مدیربرنامهها شده است!
حق قانونی
مدیران برنامه در فوتبال ایران معمولا بین ۳ تا ۱۰ درصد از دستمزد بازیکن یا مربی را بهعنوان حق قانونیشان دریافت میکنند. این البته مربوط به زمانی است که کار به مراودات زیرزمینی بین سه طرف (ایجنت، باشگاه و بازیکن) نکشیده باشد. معمولا هر قدر رقم قرارداد بالاتر میرود، درصد دریافتی مدیربرنامه کاهش مییابد. همچنین تعیین این نسبت ارتباط مستقیمی هم با کیفیت بازیکنان دارد. طبیعی است که فوتبالیستهای توانا یا شناختهشده نیازی به پرداخت مبلغ اضافی یا بالاتر از عرف به ایجنتهایشان ندارند.
ترفندهایی برای کسب سود بیشتر
بسیاری از مدیربرنامهها ترفندهای متعددی برای دریافت سود بیشتر دارند. از آنجا که سود بالاتر معمولا در انتقالهای بیشتر است، ایجنتها سعی میکنند قراردادهای کوتاهمدت و عمدتا یک ساله با باشگاهها ببندند. مدیربرنامهها همچنین انواع بندهای فسخ را در قرارداد میگنجانند تا بازیکن راحتتر آزاد شود و در انتقال بعدی سود بیشتری به آنها برساند. البته اگر بازیکن مورد نظر کیفیت بالایی نداشته باشد، ترجیح ایجنتها عقد قرارداد بلندمدت است؛ چرا که در این صورت با هر سال اجرای قرارداد، مبلغ جدیدی به آنها تعلق میگیرد. در حالی که اگر بازیکن بیکیفیت مورد نظر زود از تیمش جدا شود، ممکن است مشتری جدید پیدا نکند و جناب ایجنت ضرر کند. از دیگر ترفندهای این گروه برای افزایش درآمد، واگذاری پکیجی بازیکنان به باشگاههاست. مثلا فرض کنید یک ستاره مهم در بازار وجود دارد که چند تیم خواهان او هستند. ایجنت این ستاره میتواند او را به هر کدام از این باشگاهها ببرد، اما ترجیح میدهد با تیمی وارد معامله شود که در کنار این بازیکن مهم، دو فوتبالیست بیکیفیت باد کرده روی دست او را هم بردارد! این یعنی آقای مدیربرنامه به هوای یک بازیکن، سه نفر را به تیم میفروشد و البته برای مدیران هم مهم نیست که دو نفر بعدی کل فصل را روی نیمکت بنشینند.
آفت فوتبال دولتی
خیلی از مدیران و منتقدان طی چند سال اخیر فریاد زدهاند که «فوتبال ایران را گروهی دلال اداره میکنند.» این مساله واقعا جدی است و بخش زیادی از آن به شکل دولتی اداره فوتبال در کشورمان مربوط میشود. وقتی مدیر از جیب خودش هزینه نمیکند و به اموال عمومی متصل است، برایش مهم نیست که بازیکن ناکارآمد بخرد و جیب دلال را پر کند. در مواردی حتی مدیران باشگاهها در جذب فوتبالیست بیکیفیت ذینفع هم هستند و کنار ایجنت گرامی مبلغی را به جیب میزنند. این در حالی است که اگر فوتبال ایران خصوصی و تجاری میبود، مدیران بابت ریال به ریال هزینهشده در نقلوانتقالات باید جواب میدادند. فصل گذشته یک بازیکن خارجی در لیگ برتر داشتیم که با بدترین کیفیت و سابقه ممکن قرارداد ۵۵۰ هزار دلاری بسته بود و در نهایت با دریافت ۳۰۰ هزار دلار راضی به جدایی شد. دو سال پیش هم یک بازیکن خارجی دیگر در حالی با باشگاه مطرح ایرانی قرارداد ۵۰۰ هزار دلاری بست که آخرین قرارداد او در کشور خودش سالانه ۳۰ هزار یورو بود. آیا هرگز دیدهاید مدیران بابت این قراردادها پاسخگو باشند؟»