به گزارش سکان نیوز، در یک جلسه اخیر با حضور رئیس شورای اطلاعرسانی دولت و استاندار مازندران، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت از استاندار به عنوان “جواهری کمنظیر” یاد کرد که در سطح کشور جایگاه ویژهای دارد. این اظهارات در حالی مطرح شد که نه تنها به واکنشهای مختلف در سطح رسانهها و فضای عمومی دامن زده بلکه سوالاتی جدی در خصوص مبنای این تعریفها و ارزیابیها ایجاد کرده است.
در این راستا، برخی نقدهای اساسی به این اظهارات مطرح شده که توجه به آنها ضروری است:
1. رابطه شخصی یا ارزیابی مبتنی بر عملکرد؟
سوالی که به ذهن میرسد این است که آیا این تعریفهای تحسینآمیز از استاندار مازندران ناشی از روابط شخصی یا دوستیهای سیاسی است؟ آیا رئیس شورای اطلاعرسانی دولت و یا رئیسجمهور به دلیل ارتباطات نزدیک و همکاریهای پیشین با استاندار، چنین اظهار نظرهایی را مطرح میکنند؟ یا این ارزیابیها بر اساس عملکرد واقعی استاندار در توسعه استان و رفع مشکلات آن است؟
پاسخ به این سوالات میتواند راهگشای درک بهتر این اظهارنظرها باشد، چرا که در دنیای سیاست، چنین بیاناتی باید بر اساس ارزیابیهای مبتنی بر واقعیتهای عینی باشد و نه صرفاً تحت تأثیر روابط یا علائق شخصی.
2. ارزیابی عملکرد استاندار و اقدامات موثر در استان
به نظر میرسد در کنار این تعریفها، باید به عملکرد واقعی و اقدامات ملموس استاندار مازندران در جهت توسعه استان نیز پرداخته شود. در سالهای اخیر، بسیاری از کارشناسان و مردم استان به نتیجهگیریهای عملی و سیاستهای اجرایی استان نیاز دارند. سوالی که مطرح میشود این است که چه اقداماتی در زمینه توسعه زیرساختها، اشتغالزایی، ارتقای سطح رفاه عمومی و سایر جنبههای مدیریتی استان انجام شده است که به عنوان مبنای این تحسینها قرار گرفته؟
اینکه یک مقام دولتی تنها به توصیفهای کلی اکتفا کند، نمیتواند مبنای قانعکنندهای برای حمایت از چنین بیاناتی باشد. در عوض، باید نتایج و دستاوردهای مشخص و قابل اندازهگیری در زمینههای مختلف مدیریت استان ارائه شود.
3. رهنمودهای رئیسجمهور و خطرات “مجهزگویی”
یکی از نکات جالب توجه، سخنان اخیر رئیسجمهور در خصوص “ممنوعیت مجهزگویی” درباره افراد خاص است. آیا این اظهارات متناقض با آنچه در جلسه اخیر گفته شده است؟ به نظر میرسد در سطح دولتی و اجرایی، بیش از هر زمان دیگری نیاز به دوری از تعریفهای مبالغهآمیز و بیپایه احساس میشود. چنین اظهار نظرهایی میتواند سبب کاهش اعتماد عمومی به مسئولان و نهادهای دولتی شود، زیرا در دنیای سیاست، کلمات باید با پشتوانه عملکرد و واقعیتهای عینی همراه باشند، نه اینکه به سادگی از آنان برای اهداف خاص سیاسی یا اجتماعی استفاده شود.
نتیجهگیری:
در نهایت، انتظار میرود مسئولان اجرایی و دولتی با دقت بیشتری در اظهارنظرهای خود عمل کنند و در هر مرحلهای که سخن از ارزیابیها یا تعریفها به میان میآید، به جای استفاده از عبارات مبهم و غیرمستند، بر اساس معیارهای عینی و دستاوردهای ملموس صحبت کنند. در غیر این صورت، ممکن است چنین بیاناتی نه تنها تأثیر مثبتی در سطح عمومی نداشته باشد، بلکه منجر به تضعیف اعتماد مردم به سیاستگذاران و مقامات دولتی گردد.