علی روزبهانی – کارشناس اقتصادی – در یادداشتی نوشت: شعار سال درحالی “رونق تولید با مشارکت مردم” انتخاب شد که اقتصاد کشور علیرغم پیشرفتهای نسبی اخیر، هنوز از بیعدالتی و ظلم نسبت به کارگران رنج میبرد. ظرافت انتخاب این شعار توسط مقام معظم رهبری اینجاست که از کلیدواژههای “تولید” و “مشارکت مردم” استفاده کرده چراکه تنها راه نجات کشور از دست سرمایهداران و تنها راه حکمرانی عدالت در کشور، مشارکت و همکاری عمومی مردم است. لذا بایدساختاری فراهم شود تا عموم مردم در صحنه اقتصاد وارد شوند و مدیریت و مسئولیتهای اقتصادی را بدست گیرند تا دست اجانب و سرمایهداران از اقتصاد کوتاه شود.
بدون شک تنها ساختاری که پاسخ کاملی به معضلات ونیازهای کنونی کارگران می دهد و منظور شعار سال را محقق میکندساختار “تعاونی” است. مضحکانه است که شعار سال را به بازار سرمایه یا نظامات دیگر تعبیر کنیم و در دور باطل فعلی بمانیم، تا چه زمان قرار است کارگر در این بلبشوی سرمایهداری ذبح شود و در این لجنزار فساد به بازی گرفته شود؟ کسانی که ادعای حکمرانی نظام سرمایهداری برای حل مشکلات کارگران میکنند، دانسته یا جاهلانه کاری جز زدن ضربههای مهلکتر به این قشر انجام نمیدهند.
حقیقت اینست که تنها راه نجات کارگر، پاسخ صحیح به کار و تلاش اوست. در تعاونی حقیقی، باید همکاری و مشارکت مردم حکمفرما باشد؛ در تعاونی حقیقی کارگران آنقدر عزت میابندکه هم مالک هستند و هم مدیر، و هم سهم عادلانه نسبت به کار و تلاش خود دریافت میکنند. در هیچ نظامی نه در نظام سرمایهداری که طرفداران آن میخواهند اقتصاد کشور را احاطه کنند، و نه در سوسیالیسم، کارگر انقدر عزت نمیگیرد و ارزشهای نظام اسلامی تا این اندازه جلوهگر نمیشوند.
متاسفانه سالهای زیادی است که ابلاغیه سیاستهای کلی اصل ۴۴ در حمایت از تعاونیها صادر شده اما کمترین لطف در کشور به این بخش شده است که باید این مشکل ریشهیابی و علتیابی شود.
حال سوال اینجاست که تعاونی حقیقی چه ویژگیهایی دارد؟ چرا در این نوشته از تعبیر “تعاونی حقیقی” استفاده کردیم؟ آیا منظور از تعاونی حقیقی و اسلامی همین تعاونیهای موجود در کشور است؟ علل رونق نگرفتن تعاونیهاچیست؟