به گزارش سکان، کمی آن طرف تر؛ کنار هیئتی دختر ۱۳ساله به عشق اربابش زلفهایش را بپوشاند وچادر کج وکوله اش را سروسامانی دهد تا زمین نخورد.
شاید هم عشق واژه ای است که بتوان آن را در بازیهای کودکانه کودک ۳ساله آریا مهریافت ویا هم شایدآنرا بتوان درقطره اشکی خلاصه کرد که از کنار تخت بیماری در بیمارستان بردست پرستار شیفت شب می چکد تا عاشقی کردن با اربابش را در کنار بیماران تجربه کند .
شاید هم مدار صفر عاشقی در عصایی خلاصه می شود که به دست پیرمرد ناتوان به سمت تکیه محل کشیده می شود ویاهم کمی دورتر در روستایی درنذری پذون ننه مصیب عشق را توان یافت .که با چه شور ونشاطی در طول سال به قول خودش یک قرون یک قرون جمع کرده است ودر گرفتاریهایش به آن دست نزنده تا مبادا شرمنده اربابش شود شاید درک این نوع عاشقی ها برای آنانکه تجربه عاشقی نداشتن سخت باشد اما برای عاشقان کوه یار این نوع دلداگی هامرهم درد بی درمانشان است.
نمی دانم این چه واژه ای است که در حال غریب بودن آشناست آشنایی که شهر را رنگ غم می بخشد وخیابان ها ؛را سیاه پوش زخم بزرگ تاریخ می کند محرمی که با یک دنیا اشک وغم ، یادآوار واقعه ای تلخ می شود.
شهرستان بابل شهر دار المومنین نیز از آریا مهر و ننه مصیبه ها بی بهره نیست ومانند دیگر شهرهای شیعه نشین ۱۰روز اول محرم را باشور وشوق بیشتری به نوکری اربابش می پردازد.
وسنتهایی دارد شیرین ودلنشین که ریشه در فرهنگ و آداب آن داردنمونه ای از این عزاداریها را می توان در رسم تاسوعا وعاشورای حسینی در درونکلای غربی وشرقی شهرستان بابل خلاصه کرد که به یادگار از یک رسم ۴۰۰و۵۰۰ساله ای است که به یادگار ماندهاست تااز نسلی به نسل دیگر انتقال یابد رسمی که به گفته خانم بیکی که از جمله ساکنین این روستا میباشد نماد عشق ودلدادگی است خانم بیکی در گفتگو باخبرنگار سکان می گوید :این روستا به طرز ویژه ای در تاسوعا وعاشورای حسینی پذیرای مهمانان از دور ونزدیک است بطوریکه شیوه پذیرایی اش زبانزد خاص و عام شده است و حال پذیرای مهمانانی از دورترین و نزدیکترین نقاط کشور از آشنا و غیرآشنا است و غریبه ها نیز به دلیل آشنایی با آداب و رسوم این محله در ایام محرم محله درونکلا را برای عزاداریها یشان انتخاب می کنند.
خانم بیکی از سالیان دوری می گوید که به علت نذری اهالی روستا از قحطی نجات یافتند وبه برکت این نذری هابرکت زندگیشان چند برابرشده است.
وی با خوشروئی از مهمانان جدید استقبال می کند ادامه می دهد:هرساله خیل عظیمی از جمعیت عزاداران حسینی به این محل میآیند تا از این رسم دیرینه دیدن کنند چون خیلی هاباور نمی کنند درب همه منازل باز باشدوپذیرای هر مهمانی از غریبه وآشنا باشند بیشترشان فکر می کنند بسیاری ازاین مهمانان از قبل دعوت شده اند ولی واقعا نه دعوتی درکار است ونه اینجا پاتوق فردی خاص ونه ما در این عاشقی کردنی هامیزبانیم بلکه این عزاداران؛ مهمان اربابشان حسین هستند.
واز دیگر سنتهای شیرین این شهرستان کرب زنی در شب هفتم محرم است که در بسیاری از روستاهای شهرستان بابل همچون روستای کوهپایه سراوآقاملک بخش لاله آباد با قدمت چندصدساله اجرا می شود .در روستای کوهپایه سرا به ادعای ساکنین قدمت این سنت بر روی یک کرب قدیمی به یادگار حک شده است.
کرب دوپاره چوب استوانه ای است که به اندازه مساوی بطور صاف بریده شده است و اندازه آن اندکی از مشت انسان بزرگتر است و کرب زن می تواند به آسانی آنرا بر هم بکو بد. واغلب بانوان این دیار نیز همنوا با آقایون کرب زنی می کنند.
در واقع کرب نام درختی در جنگلهای مازندران است که در گذشته در مناطق کوهستانی فراوان بوده و مردم از چوب آن جهت ساخت این وسیله استفاده مینمودند ولی بعدها در طول زمان این درخت کمیاب شد و امروز بیشتر از چوب درخت گردو، توت این وسیله را می سازند ولی به لحاظ تاریخی همچنان نام کرب بر آن باقی مانده است
از دیگر سنتهای شیرین شهر دارالمومنین که با فرهنگ و آداب و رسوم این دیار عجین شده است شور وعشق مجمع پلوی زنان مرزون آباد است که هرچند قدمتی دیرینه نداشته است اما حال جزئی از آداب ورسوم این دیار است که در هر مجمع لذیذ ترین غذای موجود در آن به تعداد ۴ یا ۵ نفر پخت می شود و سپس در بهترین ظروف خانه صرف می گردد و آنگاه پس از شنیدن صدای شیپور از گلدسته قدیمی زنان روستا مجمع هایشان را بر سر می گیرند وبه سمت تکیه محل راهی می شوند. پس از توزیع غذا میان عزاداران، مابقی غذارا بین فقرا و ایتام توزیع می کنند.
واز دیگر رسومی که شاید دربسیاری از شهرهای کشورمان مرسوم باشد آیین«مکن ای صبح طلوع»است که این نیز یکی از آیین های معنوی و مذهبی مشهور در بین مردم شهرگتاب شهرستان بابل است .
رسمی که حاضر است هر چیز را بهانه کند تا صبح عاشورا را نبیند این آیین هم قدمتی طولانی دارد که معمولا سحر خوان با نجوای ای صبح خوشید خانه اش خراب است مکن ای صبح طلوع وچنان لحظه ها شتابان است با عزاداران حسینی هم نجوا می شوند شهرستان گتاب هم بازنان سرزمین شیعه نشین هم نجوا می شود که شاید خورشید طلوع نکند اجرای این مراسم مذهبی از گذشته های بسیار دور مرسوم بوده است که بیشتر در سطح روستاهای شهرستان بابل بویژه گتاب از سال های بسیار دور برگزار می شده است تابا تمسک جستن به هر نجوایی باعث شوند که واقعه عاشورا به وقوع نپیوندد
اهل محله ساعاتی مانده به اذان صبح در حسینیه، تکیه و یا مساجد جمع شده و پس از اذان صبح و خواندن نماز، برای اجرای این آیین به میادین سطح شهر یا روستا می روند.
امشبی را که شه دین در حرمش مهمان است، خانه خورشید خراب است مکن ای صبح طلوع
لحظه ها چه پرشتابان است
عصر فردا بدنش زیر سُم اسبان است، مکن ای صبح طلوع،
امشبی را که علی اصغر به روی دامان است، مکن ای صبح طلوع
عصر فردا ارباً اِربا به روی دامان است، مکن ای صبح طلوع
از جمله اشعار و نداهایی است که عزاداران در سپیده دم صبح عاشورا سر می دهند
این نواها توسط عزاداران در کوچه ها و خیابان های شهر همراه با سینه زنی و اشک ماتم همراه است.
در این مراسم عزاداران حسینی، با قلبی اندوهناک و چشمانی اشکبار در عزای سید و سالار شهیدان در این رسم دیرین، حضور پیدا می کنند.
وجود نوجوانان و جوانان در این مراسم و گذشتن آن ها از خواب برای سوگواری نکته ای قابل توجه است که بر شور و شعورآفرینی این آیین می افزاید
گاهی هم آيين نمايشي مذهبي به صورت روضه های خانگی همراه است كه به منظور همدردي براي سالار و سرور شهيدان عالم حضرت حسين بن علي (ع) و تشريح وقايع شهادت آن امام همام و ياران وفادارش به صورت مقتل خوانی در خانه ها برگزار می شود که گاهی تایم برگزاری این مراسم کمتر از یک ساعت بوده است
معمولا در این مراسم خانه ها تغییر می کند در حالی که مهمانان ومداح وسخنران یکسان است البته در حال حاضر این مراسم در تكايا و مكان هاي مذهبي و سقاتالارها برگزار میشود،
دیارم بابل شهر تمدن وفرهنگ صندوقچه ای است از عاشق هایی که ریشه دارد در فرهنگ بومیش ودر این گزارش مجالی برای بازگویی این عاشقی هانیست اما باید بدانیم که در طول سال های اخیر خیلی ها درصدد بر آمدند که عشق حسین را کمرنگ وبه انحراف بکشند اما این عشق پاک تر ومظلوم تر از هر واقعه ایی است که به راحتی تحریف شود نه فتنه ها توانست با پایکوبیهایش ریشه از این اعتقاد برکند ونه تهدیدها ومانع از این عاشقیها شدزیرا ریشه این واقعه عظیم تر وعمیق تر از آنست که موانعی چون کرونا در صدد کمرنگ تر شدن واقعه ای عظیم تاریخی گردد اما نور وتلالو این روشنی فروغی است که هیچ گاه در جهل ونادانی عده ای خموش نمی گردد.
- نویسنده : صدیقه قربان نیا