شما که پرواز مرغان سپید
راسروده اید
بر فراز مزارع طلایی
شما که
با رنگین کمان
رقصیده اید
در باد
در دریااا
و گیسوان خورشید را آراسته اید
با صدها ستاره
شما که عطر شکوفه های
باران خورده
را
به تصویر کشیده اید
با واژه ها
و غزل ها
و کرشمه های چمن
را آواز خوانده اید
برای شاپرک ها
شما که چشمان آهوان را
بوسه باران کرده اید
در جنگل های سرخ
و فرشتگان را تاب داده اید
بر شاخساران آویخته از آسمان
شما که شمع را
جاودانه جلوه داده اید
برای شبانه های پروانه ها
شما که
سپیده ها را
و شب را……..
شما که نامی ندارید
شما که نامی ندارید
و عاشقانه ها را
نفس کشیده اید
شاعری
حلالتان باد
جایی در بطن شب
فراتر از همه صفرهای عاشقی
آنجا که تلافی دلتنگی هایمان
کالبد سرابی به خواب رفته را
لمس می کند
وخیالمان یکی می شود
……
هجاهای عاشقی جان می گیرند
و
پنجره ای رو به سکوت
لبخند خدا را به تماشا می نشیند
نگاه کن….
هرم افتاب را
تکثیر خنده های خدا
نشسته روی
لبهای کبود صبح….
#راحله شوقی جمیل