پیشبینی میشد که برخی گروههای سیاسی که سابقا به محمود احمدینژاد نزدیک بودند هنوز هم تعلقاتی به او داشته باشند. گرچه همه نیروهای سیاسی نزدیکبودنشان به رئیسجمهور اسبق را انکار میکنند اما خط و ربطها و البته چیدمان درونتشکیلاتی آنها نشان از تعلقخاطری ولو حداقلی به احمدینژاد دارد. وقتی گروه شریان اعلام موجودیت کرد، با نگاه به ترکیب نفرات تشکیلدهنده آن، چنین برداشت شد که آیا قرار است شریان کارکردی دو گانه داشته باشد؟ به این معنی که از یکسو به دولت نزدیک باشد و از سوی دیگر به احمدینژاد؟ به ویژه وقتی دبیرکل شریان سید مهدی هاشمی شد؛ فردی که در دولت محمود احمدینژاد سمت داشته است. از سوی دیگر بسیاری از نیروهای شریان یا از نیروهایی هستند که در دولت احمدینژاد مسئولیت داشتهاند یا به دولتمردان او که در شریان حضور دارند نزدیکاند.
موضوع دیگر سخنان اخیر صادق محصولی، دبیرکل جبهه پایداری، است. او اخیرا در گفتوگویی با خبرگزاری «فارس» سخنانی غیرقابل انتظار را بیان کرده و گفته است که احمدینژاد مدیر بسیار خوبی بود و نباید اقداماتش در دولتهایش را انکار کرد. دفاع از عملکرد احمدینژاد به ویژه بعد از مواضع ساختارشکن او معمولا از سوی شخصیتهای سیاسی بر زبان آورده نمیشد و حالا سخنان محصولی به نوعی به رسمیتشناختن دوباره احمدینژاد محسوب میشود. گرچه محصولی در گفتوگویش سعی کرده بین مواضع سالهای اخیر احمدینژاد و عملکردش در دولتهای نهم و دهم فاصلهگذاری کند اما به هر روی پیش از انتخابات مجلس اظهار چنین سخنانی میتواند معنای خاصی داشته باشد؛ چنانکه عبدالرضا داوری که او جزو حلقه یاران گذشته احمدینژاد بوده، در واکش به سخنان محصولی گفته است: «محصولی با اظهارات اخیرش درباره احمدی نژاد این پیام را می دهد که اگر احمدی نژاد وارد دایره قدرت شود، روند تغییراتش متوقف می شود و حرف مهمی است که پیام به حاکمیت محسوب می شود. در واقع اینها می خواهند وضعیت آقای احمدی نژاد را در درون تشکیلات خودشان احیا و بازسازی کنند».
حالا پرسش آن است که چرا برخی گروهها تمایل به نزدیکشدن دوباره به احمدینژاد دارند؟ شاید پاسخ به این پرسش را بتواند در مناسبات انتخاباتی آنها پیدا کرد. گروههایی که عمدتا سر سازگاری با وحدت بدنه اصولگرایی ندارند شاید تصور میکنند احمدینژاد میتواند برایشان رأیآور باشد و به نوعی سعی میکنند با احیای دوباره احمدینژاد از او برای رأیآوری نفرات خود استفاده کنند. البته این فرضیه در حالی است که جای تردید است که آیا احمدینژاد هنوز سرمایه اجتماعیای در اختیار دارد یا خیر؟ فارغ از قضاوت درباره این موضوع اما نشانهای بر قصد بهرهبرداری از احمدینژاد از سوی برخی گروهها که در گذشته جزو حلقه نزدیکان احمدینژاد محسوب میشدند، وجود دارد.