سریال پایتخت، معجونی از اشک و لبخند
سریال پایتخت، معجونی از اشک و لبخند
این روزها و به بهانه پخش سریال پر مخاطب پایتخت برخی بومیان عزیز استان مازندران با این استدلال که این برنامه جزء توهین به فرهنگ غنی و مردم شریف این خطه ارمغان دیگری ندارد، زبان به نقد و حتی پیگیری قضایی از عوامل آن گشوده‌اند.

سکان نیوز/ من به عنوان یک شهروندِ مازندرانی، یک مخاطب عادی رسانه و البته مدرس دانشگاه مخالفت خود را با افکار و اقداماتی از این دست اعلام می‌کنم.

ساخت سریال پایتخت با هر پیش فرض و منطقی اثبات کرد که بعد از تجربه پخشِ برنامه‌های طنز با گویش، لهجه و زبان اقوام مختلف ایران از قبیل آذری، لری، یزدی، اصفهانی، جنوبی، گیلانی و غیره هیچ کدام آن‌ها توفیق زبان، لهجه و گویش شیرین مازندرانی را در این سال‌ها نداشته‌اند.

تا آن جا که امروز مردم سایر استان‌ها ، بیش و پیش از اهالی نجیب سرزمین مازندران، مشتاقانه در پای گیرنده‌های خود برای دیدن آن انتظار می‌کشند.

سریالی که هم در جای خود می‌خنداند و هم در جای خود می‌گریاند؛ درست شبیه زیست ما که اساسا زندگی، معجونی از اشک و لبخندهای گاه گاه و یا بی‌امان است.

این در حالی است که غلظت برخی خصایل نیک انسانی از قبیل داشتنِ زیستی شاد، در عین پایبندی به مسائل دینی، فتوت و جوانمردی، حضور و مشارکت پر رنگ در مسائل اجتماعی، صفا، سادگی و خلوصِ ذاتیِ مردم این دیار، این استان را به لحاظ فرهنگی کاملا از استان‌های دیگر متمایز می‌کند.

سطور مطروحه فوق ناظر به این نکته است که گمان می‌کنم اگر محتوای نمایشنامه این سریال، بی‌ کم و کاست و دقیقا با همین بازیگران، در قالب فرهنگ و زبان استان‌ۀای دیگر ساخته می‌شد، لطف و اقبالی نداشت و ساخت آن دست کم به « پایتخت ۶ » نمی‌رسید.

ایضا منتزع از آن چه که مرقوم شد، بالا بردن بیش از حد معمول درجه حساسیت و زود رنجی، دروازه‌های طنز را به روی هر ایده و خلاقیتی می‌بندد.

با این رویه هر چیزی حتی کوچک، می‌تواند قربانی نگاه صرفا ناسیونالیستی و عصبیتِ متاثر از آن شود و حاصل آن می‌شود که با تولید آثار خوب هنری در قالب طنز خداحافظی کنیم.

همان بلای آشنایی که بر سر کثیری از حوزه‌ها با برخوردهایی از این دست آوردیم.

می‌پذیرم که این سریال مانند همه آثاری که به دستِ انسان تولید می‌شود، مجموعه‌ای از محاسن و معایب است اما آن چه که در این میان اهمیت دارد، صدورِ فرهنگِ مشحون از تسامح و تساهلِ مردم مازندران است که بدون فریاد و خشونت، بلکه با قلبی سرشار از مهر در کنار همه مردم ایران به این روزهای تلخ لبخند می‌زنند.

یادداشت از دکتر جواد کیاکجوری دکترای علوم سیاسی و مدرس دانشگاه مازندران