در نظامات جنگی دنیا، یک قاعده کلی وجود دارد که در دانشگاههای دفاع، جنگ و مراکز مطالعاتی نظامی تدریس میشود. بر اساس این قاعده، وقتی دو کشور در آستانه جنگ قرار میگیرند، طراحان و برنامهریزان پیش از آغاز جنگ، برآوردی دقیق از نتیجه احتمالی آن انجام میدهند.
این برآوردها، بر اساس فرمولهای علمی خاصی صورت میگیرد و مشخص میکند که جنگ چقدر طول خواهد کشید، برنده احتمالی کیست و چه عواملی تعیینکننده اند.
یکی از این فرمولهای علمی چنین است: اگر برای اداره یک جنگ به هزار واحد نیروی نظامی نیاز باشد، آن را به چهار تقسیم میکنند؛ نتیجه ۲۵۰ است. سپس این عدد را از هزار کم میکنند: ۷۵۰ باقی میماند. حالا ۲۵۰ را به پنج تقسیم میکنند که میشود ۵۰. اما این اعداد و نسبتها به چه معنا هستند؟
تحلیلگران جنگی میگویند، عناصر لازم برای پیروزی در جنگ پنج حوزه اساسی دارد:
۱. تعداد نیروی انسانی
۲. موقعیت جغرافیایی
۳. میزان آموزشهای تخصصی نظامی
۴. منابع مالی و ذخایر (از جمله طلا)
۵. فرماندهی و مدیریت میدانی
اگر کشوری از نظر این پنج حوزه در وضعیت ایدهآل باشد، ارزش آن حداکثر همان ۲۵۰ واحد از هزار است. اما ۷۵۰ واحد باقیمانده، چیزی نیست جز روحیه. یعنی اثر و وزن روحیه ملت، ارتش و حاکمیت در جنگ، سه چهارم کل قدرت نظامی را تشکیل میدهد.
از ابتدای انقلاب تاکنون، ما در این بخش، یعنی روحیه ملی و انگیزه جمعی، همواره برتری داشتیم؛ حتی وقتی دشمن از نظر امکانات فیزیکی و تسلیحاتی از ما جلوتر بود.
در دوران جنگ ایران و عراق، صدام حدود ۲۰۰ واحد از آن ۲۵۰ را در اختیار داشت. او از نیروی انسانی برخوردار بود و تقریباً تمام جهان پشتش بود. در مقابل، ما در آن ۲۵۰ شاید شکهایی داشتیم، اما از نظر روحیه، ما دو تا سه برابر دشمن روحیه داشتیم.
صدام با وجود آن همه حمایت مالی، تسلیحاتی و سیاسی، موفق به تصرف حتی یک سانتیمتر از خاک ایران نشد. چرا؟ چون روحیه ملت ایران بالاتر از ارتش اجارهای و ملت سرکوبشده عراق بود. این روحیه، ریشه در ایرانیت، اسلامیت، انقلاب و رابطه ملت با حاکمیت دارد.
ما ایرانیها خصوصیتی داریم که در طول تاریخ بارها خود را نشان داده است. با وجود اختلاف نظرها و تضادهای سیاسی داخلی، به محض تهدید بیرونی، همبستگی ملی شکل میگیرد. یک ضربالمثل قدیمی داریم که میگوید: «سر عروسی پسرم دعوا نمیکنم»؛ یعنی همه گلایهها را کنار میگذاریم تا از کشور دفاع کنیم.
اخیراً نیز این موضوع را دیدم. دختری ۱۶–۱۷ ساله، با ظاهری که شاید مطابق دیدگاههای رسمی نبود، گفت: «آقا، میدونم از من خوشت نمیاد، ولی من شب و روز برات دعا میکنم. هر کاری ازم بر بیاد، انجام میدم». این یعنی ملتی متحد که در بزنگاههای تاریخی، کنار هم میایستد.
در حالی که در سوی دیگر، دشمنان ما، برای تقویت روحیه فرماندهانشان، نیمهشبها در خیابانها شیرینی پخش میکنند و پرچم در دست میگیرند. اینها نشاندهنده آن است که ملت ایران در مقابل تهدید، منسجمتر و مقاومتر از هر دشمنی ظاهر میشود.
از لحاظ توانمندی نیز، امروز قابل مقایسه با روزهای نخست انقلاب نیستیم. من در آن دوران وزیر بازرگانی بودم. شرایط بسیار دشوار بود. گاهی تنها برای ۵ روز گندم در کشور موجود بود. ولی امروز، ذخایر غذایی، ارزی و لجستیکی کشور بسیار بهتر است.
در آن زمان، با تنها ۳ میلیارد دلار وام ششماهه باید نیازهای کل کشور را تأمین میکردیم. امروز، حتی در شرایط تحریم، ۱۱ میلیارد دلار تخفیف دادهایم، ۱۲ میلیارد دلار دیگر در حال اجراست.وضعیت از نظر ذخایر راهبردی به مراتب بهتر است.
ملت ما، ملتی با هزاران سال پیشینه تمدنی و روح مقاومت است. از مغول گرفته تا عثمانی و استعمارگران مدرن، همه آمدهاند و رفتهاند؛ ولی ایران باقی مانده است. این ملت، تازهرسیده نیست. ذاتش در برابر دشمن ایستادگی است.
اگر دشمن اشتباه کند و به این ملت تعرضی روا دارد، چیزی جز نابودی برایش بهدنبال ندارد. بیش از ۴۰ سال است که هرچه در توان داشتند، از جنگ نظامی، روانی، سایبری، تحریم، فشار اقتصادی و… علیه ما به کار بستهاند؛ اما ما هستیم، و آنها مجبور به التماس مذاکرهاند.
البته جنگ، حلوا نیست. سختی هست، فشار هست؛ اما نتیجه نهایی، بدون شک از آن ملت ایران است. ما خدایی داریم که میفرماید: “وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ”(شما برترید، اگر ایمان داشته باشید). ما به اعتقاد اهلبیت علیهمالسلام و آموزههای دینی خودمان باور داریم. وقتی میگوییم «حیدر، حیدر»، این شعار نیست؛ یعنی آمادهایم مانند علی (ع) مقابل تمام حوادث بایستیم. ما ملتی با غیرت و شرف هستیم. این شرف هزاران سال است در خونمان جاریست. دشمنان نمیفهمند، اما اگر خطا کنند، فقط برای خودشان نابودی بههمراه خواهند آورد.
فرمول نظامی مشخص است: سهچهارم موفقیت، روحیه است. و ما، هم آن سهچهارم را داریم، هم بهلطف خدا، آن یکچهارم را.
این سخنان، شعار نیست. اینها واقعیاتی است که من کسی که بیش از نیم قرن در سطوح مختلف مدیریتی کشور بودهام، با پوست و استخوان حس کردهام. جای نگرانی نیست. دست خدا با ماست، انالله مع المحسنین.