دو ماه پس از شکست اصلاح طلبان در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، «عبدالواحد موسوی لاری» از شورای سیاستگذاری اصلاحات استعفا داد.
همزمان با این استعفا، انتقادات در میان فعالین اصلاح طلب نسبت به عملکرد «محمدرضا عارف» در شورای سیاستگذاری اصلاحات و فراکسیون امید نیز ابعاد گسترده تری به خود گرفته است.
موسوی لاری، شرایط جسمانی را علت استعفا عنوان کرده است، اما فعالین اصلاح طلب، وضعیت نامطلوب جریان اصلاح طلب را علت اصلی این استعفا بیان کرده اند.
واقعیت تلخ برای اصلاح طلبان
در همین رابطه «صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاح طلب- ۹ اردیبهشت ۹۹- در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت:« استعفای آقای سیدعبدالواحد موسویلاری از عمق بهسطح آمدن بحرانی بود که از مدتها پیش اصلاحطلبان را در خود فرو بروده بود…انتخابات دوم اسفند ۹۸ نقطه پایان رسمی اصلاحطلبان بود. نهبهواسطه آن که بخش قابلتوجهی از نامزدهای اصلاحطلب تایید صلاحیت نشدند، بلکه بیشتر بهواسطه آنکه حتی اگر نامزدهای این جریان تاییدصلاحیت هم شده بودند، آنان بخت و اقبالی در آن انتخابات نداشتند. چراکه مشکل اصلی اصلاحطلبان آن بود که بیش از دو سال میشد بدنه اجتماعیشان را از دست داده بودند، اما نمیخواستند این واقعیت تلخ را بپذیرند. افول جریان اصلاحطلب از بعد از مجلس دهم و تشکیل فراکسیون امید آغاز شد. انتخابات ۲۹ اردیبهشت ۹۶ و نحوه عملکرد آقای روحانی در دولت دومش، روند فروپاشی جریان اصلاحات را سرعت بخشید».
زیباکلام در ادامه نوشت:«متاسفانه لیدر اصلاحات…همچنان امیدوار بود که در انتخابات اسفند ۹۸ بازهم طرفدارانشان بهپای صندوق بروند. این امید در حالی وجود داشت که بسیاری شواهد و قرائن حکایت از آن میکرد که اصلاحطلبانبدنهاجتماعی خود را از دست دادهاند و نمیتوانند بهآسانی بدنهاجتماعی یا بخشهایی از آن برای شرکت در انتخابات تشویق کنند…همچنان اصلاحطلبان با گفتن الفاظ و شعارهای همیشگی، سعی کردند که وقت را بگذرانند. بخشهایی از این جریان که امیدوارانه وارد انتخابات اسفندماه گذشته شدند، تتمه حیثیت اجتماعی این جریان را از میان بردند».
صادق زیباکلام در یادداشت مذکور از یک واقعیت تلخ پرده برداشت و تاکید کرد «انتخابات دوم اسفند ۹۸ نقطه پایان رسمی اصلاحطلبان بود. نهبهواسطه آن که بخش قابلتوجهی از نامزدهای اصلاحطلب تایید صلاحیت نشدند، بلکه بیشتر بهواسطه آنکه حتی اگر نامزدهای این جریان تاییدصلاحیت هم شده بودند، آنان بخت و اقبالی در آن انتخابات نداشتند».
مسئله ای که زیباکلام(دو ماه پس از برگزاری انتخابات) به آن اذعان کرده، واقعیتی که رسانه های منتقد دولت در همان ایام انتخابات بارها به آن اشاره کرده بودند.
اصلاح طلبان در آن مقطع با تبلیغات گسترده رسانه ای اینگونه وانمود کردند که کاندیداهای این طیف از سوی شورای نگهبان قلع و قمع شده اند و انتخابات مهندسی شده و نتیجه از قبل مشخص است.
«غلامحسین کرباسچی» دبیرکل حزب کارگزاران چندی پیش در مناظره با «مصطفی تاجزاده»- که در ویژه نامه نوروزی روزنامه سازندگی منتشر شد- درباره فضاسازی اصلاح طلبان علیه شورای نگهبان دست به افشاگری زد.
کرباسچی گفت:«معتقد نیستم انتخابات مجلس یازدهم مهندسی شده بود. در جلساتی که با همین آقای تاج زاده درباره انتخابات داشتیم دائماً آقایان می گفتند نامزد نداریم، آقای عبدالله نوری گفتند مگر نمی گویید نامزد ندارید، ۱۶۰ حوزهای که معتقدید از الان نمایندگان آن روشن است را روی کاغذ بیاورید تا ببینیم انتخابات مهندسی شده است یا خیر اما آقایان نمیتوانستند چنین کاری کنند».
وی در ادامه تصریح کرد:«آقای نوری به نوعی از جناح چپ اقرار ضمنی گرفتند مبنی بر اینکه اگر مردم رای نمی دهند به علت نارضایتی از عملکرد اصلاح طلبان است».
دبیر کل حزب کارگزاران در این مناظره با اذعان به ترافیک کاندیداهای اصلاح طلب در انتخابات مجلس یازدهم گفت:«اگر میخواستیم همه را در فهرست کارگزاران در تهران بیاوریم باید لیست ۴۵ نفره میدادیم».
در زمستان سال گذشته، همزمان با حملات گسترده اصلاح طلبان علیه شورای نگهبان، «پروانه مافی» نماینده اصلاح طلب مجلس در اظهارنظری قابل تأمل گفت:«این موضوع که اکثر نمایندگان اصلاحطلب رد صلاحیت شدهاند، غلط است و اتفاقاً اکثریت آنها تأیید صلاحیت شدهاند. اکثر نمایندگان خانم در مجلس نیز تأیید صلاحیت شدند».
اظهارات اخیر زیباکلام، بیش از پیش ثابت کرد که حملات گسترده اصلاح طلبان علیه شورای نگهبان، صرفا پوششی برای دیده نشدن کارنامه خالی این طیف در مجلس و دولت بوده است.
فقدان کارنامه قابل قبول؛معضل اصلی اصلاح طلبان
اکنون حدود یکسال تا انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ زمان باقی است. این در حالی است که اصلاح طلبان با معضل کارنامه مواجه هستند. معضلی که می تواند شکست این طیف در انتخابات مجلس را یکبار دیگر در سال ۱۴۰۰ تکرار کند.
کرباسچی در مناظره با تاج زاده،با اشاره به ناکارآمدی نهادهای منتسب به اصلاحطلبان گفته بود:«مردم حتماً از شهرداری و شورای شهر تهران، هم به خاطر مسئله آقای نجفی و هم به جهت مدیریت شهری ناراضی هستند و الان هم می توان گفت که در شهرداری اصلاحطلبان تقریباً هیچ اتفاق مثبتی رخ نداده است. دوچرخهسواری دردی از مردم دوا نمی کند».
«فائزه هاشمی» نیز پیش از این گفته بود:«روی صحبت در این بخش، دولت و شورای شهر و شهرداری تهران است…در نهادهای در اختیار اصلاح طلبان تقریباً منافع قومی و قبیلهای و باندی و حزبی و جناحی و خانوادگی به منافع ملی و حقوق مردم میچربد».
روزنامه اصلاح طلب آرمان نیز چندی پیش نوشته بود:«باید قبول کنیم از سال ۹۲ به بعد که اصلاحطلبان مناصب بیشتری را از طریق انتخاباتها کسب کردند، ناکارآمدیها و سوءمدیریتها و بیتوجهی به شاخصها و اصول مدیریت که پیش زمینه و ضرورت توسعه است، مغفولتر ماند».
با اظهارات زیباکلام و پیش از آن، اظهارات کرباسچی، دم خروس فضاسازی اصلاح طلبان علیه شورای نگهبان بیرون زد. این در حالی است که پیش از این، برخی از کاندیداهای ردصلاحیت شده انتخابات، با انکار کارنامه غیرقابل قبول اصلاح طلبان و بدون توجه به وظیفه قانونی و شرعی شورای نگهبان در بررسی صلاحیت ها، این نهاد را عامل کاهش مشارکت و نارضایتی مردم جا زده بودند.
در همین رابطه، «علی مطهری» نماینده اصلاح طلب مجلس و کاندیدای ردصلاحیت شده مجلس یازدهم- ۳۰ فروردین ۹۹- در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشته بود:«آنچه در مجموع از سخنان آقای کدخدایی فهمیده میشود همان است که ایشان از رد صلاحیتهای گسترده و بعضا بیحساب و احیانا سیاسی و دستوری که موجب کاهش مشارکت مردم شد، دچار عذاب وجدان شده و اکنون ناخودآگاه وارد هر میدانی مرتبط با انتخابات میشود تا خود را بیتقصیر جلوه دهد و وجدانش را آرام کند. البته این یک نقطه مثبت است چراکه نشان میدهد که هنوز وجدان و فطرت انسانی در او زنده است و زنگارهای ناشی از ظلمهایی که به نامزدها شده، قلب او را به طور کامل سیاه نکرده است».
مطهری چندی پیش در اظهارنظری عجیب با اشاره به تعطیلی جلسات مجلس به دلیل شیوع ویروس کرونا گفته بود:«از روزی که آقایان جنتی و کدخدایی حدود ۹۰ نماینده مجلس را آن هم بعضأ به خاطر اظهار نظر برخلاف نظر آن ها رد صلاحیت کردند، یک دست الهی مجلس را تعطیل کرد. شاید این علامتی باشد برای این دو که دست از روش غلط خود بردارند».
عذرخواهی از مردم
حمله علی مطهری به شورای نگهبان در حالی است که فعالین اصلاح طلب از جمله زیباکلام، مافی و کرباسچی اذعان کرده اند که اولا اکثریت اصلاح طلبان تایید صلاحیت شده و این طیف با ترافیک کاندیدا مواجه بوده و ثانیا علت شکست اصلاح طلبان علیرغم ترافیک کاندیدا، کارنامه ضعیف این طیف بوده است و ثالثا علت کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم نیز نارضایتی مردم از دولت و مجلس دهم بوده است. دولتی که اکثریت مطلق آن در اختیار اصلاح طلبان است.
«محمود صادقی» عضو فراکسیون امید مجلس و کاندیدای ردصلاحیت شده انتخابات مجلس یازدهم نیز از جمله افرادی بود که در ماههای گذشته بارها به شورای نگهبان حمله کرد و این نهاد را عامل کاهش مشارکت و نارضایتی مردم جا زد.
در سال گذشته پس از التهاب و آشوب در برخی شهرها در ماجرای سهمیه بندی بنزین،محمود صادقی در اقدامی کاسب کارانه، اعلام کرد که قصد استعفا از نمایندگی مجلس را دارد. این بی مسئولیتی در حالی بود که در آن مقطع، نمایندگان باید به وظیفه مهم خود در نظارت بر عملکرد دولت و سوال از دولتمردان عمل کرده و نقاط ضعف طرح مذکور را برطرف می کردند. همچنین نمایندگان می بایست با تشریح مزایای سهمیه بندی بنزین، افکار عمومی را قانع کرده و از التهابات می کاستند.
نکته قابل توجه اینجاست که صادقی که نمایش استعفا به راه انداخته بود در ماههای بعد و در مقطع نام نویسی از کاندیداهای دوره یازدهم مجلس، شتابان خود را به محل ثبت نام رساند!
حال باید دید در شرایطی که دم خروس فضاسازی اصلاح طلبان علیه شورای نگهبان بیرون زده، آیا افرادی همچون علی مطهری و محمود صادقی حاضرند بابت اظهارات خلاف واقع خود از مردم عذرخواهی کنند؟
- منبع خبر : مشرق