به گزازش سکان نیوز ، در سال ۲۰۰۳، لیبی با کنار گذاشتن برنامه هستهای خود و پذیرش فشارهای بینالمللی، امیدوار بود که بتواند از تحریمها رهایی یابد و به جامعه جهانی بازگردد. اما این تصمیم به فروپاشی رژیم قذافی و بیثباتی داخلی منجر شد. آیا ایران باید چنین مسیری را دنبال کند؟ بررسی این مسأله نشان میدهد که مدل لیبی برای ایران قابلاجرا نیست و نتایج آن میتواند به هزینههای سنگینی برای کشورمان تمام شود.
توافق لیبی:
لیبی در سال ۲۰۰۳ به خواستههای غرب پاسخ داد و برنامههای هستهای خود را کنار گذاشت. هدف این بود که تحریمها لغو و روابطش با جهان عادی شود. اما در سال ۲۰۱۱، با مداخله نظامی ناتو و سرنگونی رژیم قذافی، این کشور به هرجومرج دچار شد.
چرا مدل لیبی برای ایران کار نمیکند؟
ایران دارای ساختار حکومتی پایدار و مشروعیت داخلی است، در حالی که لیبی تحت دیکتاتوری معمر قذافی بود. ایران همچنین توان بازدارندگی بالاتری دارد و تحریمها و فشارها نتوانستهاند آن را به زمینزنند.
درسهایی که ایران باید از لیبی بگیرد:
تضمینهای امنیتی وجود ندارد: لیبی بعد از کنار گذاشتن سلاحهای هستهای نتواست از امنیت خود محافظت کند.
مقاومت در برابر فشارهای خارجی: ایران باید توان بازدارندگی خود را حفظ کرده و از ابزارهای حقوقی بینالمللی بهره ببرد.
تقویت اقتصاد داخلی: برای مقابله با تحریمها، ایران باید به تقویت اقتصاد مقاومتی و فناوریهای بومی پرداخته و وابستگی به دیگر کشورها را کاهش دهد.
سناریوهای پیشرو برای ایران:
دیپلماسی چندجانبه: مذاکرات سازنده با قدرتهای جهانی با حفظ منافع ملی.
استقلال و خودکفایی: تقویت صنایع داخلی و کاهش وابستگی به منابع خارجی.
مقاومت و تابآوری: ادامه سیاستهای مقاومتی در برابر فشارهای اقتصادی و سیاسی.
نتیجهگیری: ایران باید از درسهای توافق لیبی بیاموزد و به جای پذیرش فشارهای خارجی، رویکردی مستقل و هوشمندانه در دیپلماسی، امنیت و اقتصاد اتخاذ کند. هیچ تضمینی برای امنیت ایران در صورت تسلیم شدن در برابر خواستههای خارجی وجود ندارد. بنابراین، رویکردی مبتنی بر منافع ملی و تقویت زیرساختهای داخلی بهترین گزینه است.
دکتر امیر حجازی اطاقسرا
پژوهشگر ارشد حقوق بینالملل و مطالعات راهبردی
وکیل دادگستری