میدان هفت تیر و فروشگاه هایش اولین و بهترین گزینه برای شروع گزارش میدانی است. به عنوان خریدار وارد یکی از فروشگاه ها می شویم. مانتوهای جلوباز کنار هم ردیف شده اند و هر کدام در عجیب و نامتعارف بودن مدل به کناری طعنه می زند، کمی که دقیق شوی در میان انبوه مانتوهای جلوباز هیچ رد و نشانی از مانتوی دکمه دار پیدا نمی کنی. از فروشنده سراغ یک مانتوی تابستانی و دکمه دار را که می گیرم، این جواب را می شنوم؛ «مانتوی تابستانی دکمه دار نداریم. یکی از همین مانتوهای جلوباز را بپسندید، من خیاطی به شما معرفی می کنم، برایتان دکمه یا زیپ بزنند با هزینه ما.» می پرسم:« خوب چرا مانتوی دکمه دار نمی آورید؟»
با این روش بازرسان اتحادیه و اماکن را دور می زنیم
گفت و گوی ما و فروشنده جوان که به اینجا می رسد، صاحب فروشگاه جلو می آید و می گوید؛« هیچ کس نمی خرد.» با این پاسخ قانع نمی شوم ومی پرسم:« تکلیف من متقاضی چیست؟» می گوید :«به نفع من هست که مانتوی دکمه دار بیاورم. از بازرسی های اداره اماکن و ناظران اتحادیه پوشاک هم خلاص می شوم. اما موضوع این است که تقاضایی برای خرید مانتوهای دکمه دار در بازار وجود ندارد. مانتوی دکمه دار روی دستمان می ماند.»
صاحب فروشگاه، مانتوی شیشه ای را از لابه لای مانتوها بیرون می آورد و می گوید:« می دانید هر روز چند دختر جوان از ما مانتوی شیشه ای می خواهند؟ فروشگاه من در موقعیتی قرار دارد که در معرض دید است و اداره اماکن اول از همه سراغ من می آید، برای همین مجبورم این مانتوهای پرتقاضا را در رگال های پشتی قرار دهم تا از چشم آنها دور بماند.همه بازار پر شده از مانتوهای جلوباز، هر چند وقت یک بار سرو کله بازرسان اتحادیه و اماکن پیدا می شود. خبر آمدن بازرسان خیلی زود در راسته مانتوفروشی ها می پیچد.بعضی ها مغازه را برای یکی دو ساعت می بندند تا بازرسان بروند و آب ها از آسیاب بیفتد، بعضی هم تا رسیدن بازرسان،به مانتوهای جلوبازی که در دید قرار دارد سنجاق می زنند. یک دورباطل که هیچ فایده ای ندارد.»
وقتی مانتوهای جلوباز یکی یکی وارد بازار شد، کجا بودید؟
وارد فروشگاه بعدی می شوم، همان مانتوها با همان مدل های عجیبی و غریبی که شباهت به همه چیز دارد جز مانتو، یک راست سراغ صاحب فروشگاه می روم و کارت خبرنگاری را روی میز پیشخوان می گذارم و می گویم:« اگر موافق باشید گفت و گویی با ما در خصوص وضعیت مانتوهای فعلی که عموما جلوباز هستند داشته باشید.»
صاحب فروشگاه که مشخص است از مو سپید کرده های این صنف است، انگار منتظر یک جرقه بود برای نشان دادن عصبانیتش، انگشت دستش را که جای مهر استامپ روی آن مانده نشانمان می دهد و می گوید:« همین امروز صبح اتحادیه بودم و تعهد دادم، چون مانتوی جلوباز در فروشگاه داشتم.خنده دار نیست؟ چرا برای تهیه گزارش سراغ عرضه کننده نهایی آمده اید؟! همیشه نوک پیکان انتقادها به سمت ما هست، بازرسان اداره اماکن و اتحادیه پوشاک می آیند و به خاطر فروش مانتوهای جلوباز یا باید جریمه و پلمب شویم یا تعهد بدهیم. چرا سراغ تولیدکنندگان نمی روید؟ یک سر بروید مراکز عمده فروشی و پخش مانتو، ببینید موجودی تولیدی ها چه نوع مانتویی است؟ چرا سراغ کسانی که این مد را وارد بازار کرده اند نمی روید؟ من هر آنچه در بازار وجود دارد و تقاضای خریدار هست می آورم، این تقاضا چطور شکل گرفت؟ بروید سراغ اتحادیه بپرسید آن موقع که مانتوهای جلوبار یکی یکی وارد بازار می شد کجا بودند؟!»
رمزگشایی از پشت پرده مانتوهای جلوباز
صاحب فروشگاه با همان عصبانیت از پشت پرده بازار مانتو می گوید و ادامه می دهد:«اصلا می دانید چه کسانی پشت پرده همین مانتوهای جلوباز یا جدیدترین مد روز مانتوها هستند؟ اگر مسئولان خیلی دغدغه دارند بروند جلوی کار مزون های زیرزمینی و بدون مجوزی را بگیرند که با ترفندهای خاص، مدهای جدید را وارد بازار می کنند و با کثیف ترین روش ها همان مد جدید و سبک ناهنجار پوشش را در جامعه عادی سازی می کنند!
از مزون های زیرزمینی تا استخدام مانکن های خیابانی
حالا که گفت و گو به اینجا رسیده فروشنده مجاب می شود تا جزییات بیشتری را در اختیار ما بگذارد. اینکه سر و کله مانتوهای جلوباز از کجا پیدا شد؟ به این شرط که اسم و رسمی از او در گزارش نیاوریم سرنخ هایی به ما می دهد:« من سال هاست در میدان هفت تیر فروشگاه مانتو دارم. چند سال تولیدی داشتم. می دانم در بازار مانتو چه می گذرد.
مد جدید مانتو توسط مزون های خاص وارد بازار می شود آن هم با قیمت های سر به فلک کشیده، هر مانتو با قیمت 3 یا 4 میلیون تومان در مزون ها به فروش می رسد. مزون ها برای ترویج مانتوهای خاص، مانکن های خیابانی را استخدام می کنند. کار این مانکن ها چیست؟ به ازای دریافت پول قابل توجه، با ظاهری زننده و آرایش های آنچنانی این مانتوها را تنشان می کنند و در خیابان ها و مراکز خرید و پرازدحام، تردد می کنند، با دو هدف تبلیغ مد جدید و ترویج بدحجابی که به نظرم هدف دومی برای این مانکن های خیابانی و کسانی که آنها را به کار می گیرند مهم تر است.
البته یک روش دیگر هم برای تبلیغ مد جدید مانتوها وجود دارد و آن هم استفاده از سلبریتی هاست. پوشش سلبریتی ها یکی از مهم ترین تعیین کننده های مد است. تولیدات متفاوت مزون ها که یکی از آنها مانتوهای جلوباز است با همین ترفندها وارد بازار می شود و کم کم تقاضا برای آن زیاد می شود. آن وقت است که همه چیز بر مدار بازار عرضه و تقاضا می چرخد.الان اتحادیه هیچ کاری نمی تواند بکند. ما حدود 3 هزار فروشگاه مانتو در تهران داریم، بازرسان هر چند وقت یک بار می آیند. پلمب می کنند، تعهد می گیرند. بعد از چند روز دوباره مغازه ها باز می شود با همان مانتوهای جلوبازی که همه بازار را پر کرده است. این وسط فقط ضرر و زیانش برای مایی هست که کرایه های سنگین می دهیم و برای هر روز بسته شدن مغازه کلی ضرر می کنیم.»
مانتوهای نخ نمای میلیونی در پاساژهای لاکچری
باز هم تاکید می کند نه نامی از فروشگاهش بیاوریم نه اسمی از خودش و دست آخر با یک سرنخ، از ما می خواهد به یکی از پاساژهای لاکچری شمال تهران برویم و خودمان را خریدار مانتوی خاص و مزون دوز معرفی کنیم. فروشنده با سابقه میدان هفت تیر از یک شگرد دیگر هم خبر می دهد و می گوید:« اگر دقت کنید در این پاساژهای لاکچری، چشمتان به جمال مانکن های سیار هم می افتد. مغازه دارها برای تبلیغ مانتوهایشان مانکن استخدام می کنند، دختران قدبلندی که ظاهر زیبایی دارند و حاضرند برای کسب درآمد، مانتوهای مغازه دارها را بپوشند و با ظاهری که توجه همه را جلب کند، برای جذب مشتری در پاساژ گشت بزنند. فروشندگان هر پاساژ با چند مانکن کار می کنند و حاضرند برای تبلیغ کارشان پول خوبی هم به این مانکن های جوان بدهند.»
به یکی از پاساژهای شمال تهران می رویم. مرکز خریدی که از شکل و شمایلش پیداست پاتوق پولدارهای تهرانی است. ویترین های پر زرق و برق و فروشگاه های لاکچری. وارد یکی از فروشگاه ها می شویم برای پرس و جوی قیمت مانتوهای مزون دوز. مانتوها در عجیب بودن و نامتعارف بودن چند سر و گردن بالاتر از مانتوهای فروشگاه های هفت تیر است. فروشنده، خانم جوانی است با آرایش غلیظ ، موهای پریشان، با یکی ازهمان مانتوهای عجیب و غریب بر تن، می پرسم دنبال یک مانتوی خاص می گردم. لا به لای مانتوها می گردد و یک مانتو را بیرون می کشد؛« این مانتو دو میلیون و دویست هزار تومان قیمت دارد. پارچه خارجی است و مدلش توسط یکی از طراحان به نام، طراحی شده است. مانتوهای فروشگاه ما مزون دوز هستند و از هر مانتو یکی دو عدد بیشتر دوخته نمی شود. مانتوهای ما کار تولیدی ها نیست. پرو کنید متوجه تفاوتش با کارهای دیگر بازار می شوید.»
پارچه ای طرح دار، نازک و بدن نما و جلوباز با دو گوشواره پارچه ای در دو طرف آویزان، یکی بلندتر و یکی کوتاه تر؛ این طراحی طراح زبردست است با پارچه ای از آن ور آب رسیده.
حرف مزون ها را دوباره وسط می کشم تا از زیر و بم آنچه در بازار مانتوهای زنانه می گذرد خبردار شوم؛« من از طرفداران پر و پا قرص مانتوهای مزون دوز هستم،چون متفاوت هستند. چطور می شود از آخرین مد این مزون ها و جدیدترین مدل مانتوها قبل از اینکه وارد بازار می شوند با خبر شد؟»
کارتی به من می دهد و می گوید:« این نشانی پیج ما در اینستاگرام است. جدیدترین مد مانتو توسط مدلینگ ها در پیج نمایش داده می شود. ما در فروشگاهمان همزمان با چند مزون کار می کنیم، البته قیمت بعضی از مانتوهای مزون دوز خیلی بالاست و فقط در مزون و برای مشتری های خاص به صورت سفارشی دوخته می شود. کلا مانتوها هر قدر جدیدتر و متفاوت تر باشد قیمت آن هم بالاتر می رود. همین مانتوهایی که الان دو میلیون قیمت دارند قبلا با قیمت بالاتری فروخته می شدند، چون تک بودند.»
به نشانی پیج سر می زنیم. ده ها پست که در آن چند دختر جوان با صورت های ماسیده از آرایش، مانتوهای جلوباز را در رنگ ها و مدل های مختلف تبلیغ کردند و یک جمله، فصل مشترک همه پست های اینستاگرامی آنها است؛ “جدیدترین مد روز مانتوهای زنانه را از ما بخواهید.”
ولنگاری و پوشش غیر اخلاقی در مراکز پخش عمده مانتو
برای تکمیل شدن اطلاعاتمان از پدیده مانتوهای نامتعارف و جلوباز که بازار فروش مانتو را پر کرده اند سری هم به مراکز پخش و عمده فروشی مانتو می زنیم. اغلب مراکز پخش در هفت تیر قرار دارد. کوچه رضوی، اول مفتح جنوبی. پاتوق بسیاری از مراکز عمده فروشی مانتو است. ساختمان های چند طبقه ای که شکل و شمایل آن مسکونی است اما کاربری تجاری دارد. وارد یکی از این ساختمان ها می شویم.
چند دخترجوان با پوششی زننده گعده گرفته اند. یکی از دختران جلو می آید. ما را به دفتر فروششان در طبقه همکف دعوت می کند و می گوید:«بهترین مانتوهای بازار در فروشگاه ما موجود است. نمونه اش را تن خودم می بینید؟ از صبح بیشتر از شش سری از همین مانتو را به فروشنده هایی فروختم که از شهرهای مختلف برای خرید مانتو آمده بودند. ما بهترین و به روزترین مانتوها را خودمان تنمان می کنیم که انتخاب برای شما هم راحت تر باشد.» کارت خبرنگاری را به دخترجوان نشان می دهم و می گویم:« بازاریاب خوبی هستید.فرصت نمی دهید. من برای تهیه گزارش از مرکز پخش مانتو به این ساختمان آمدم.» دست و پایش را گم می کند و می گوید:« من فقط فروشنده ام. نه اجازه صحبت دارم نه اطلاعات خاصی که به کار شما بیاید. اگر می خواهید می توانید منتظر بمانید تا صاحب کارم بیاید.»
بهانه ای می آورم و از مغازه بیرون می زنم. بیشتر فروشنده های مراکز فروش عمده مانتو، مانکن های سیاری هستند که به بهانه اشتغال، ابزاری شده اند برای سودآوری و فروش مانتوهای نامتعارف و ترویج پوشش ناهنجار. موضوعی که به نظر می رسد از دید اداره اماکن و اتحادیه پوشاک هم پنهان مانده است که اگر نظارتی بر این مراکز وجود داشت، بی قیدی، اختلاط و ابراز اندام جنسی، ترویج رفتارها و پوشش غیراخلاقی توسط دختران جوان فروشنده حرف اول را در مراکز اصلی توزیع مانتوی کشورمان نمی زد.
****بعد از گزارش میدانی برای اطلاع از اقدامات مسئولان در خصوص نظارت بر بازار مانتو، سراغ رییس اتحادیه پوشاک و تولیدکنندگان می رویم.
یک بام و دو هوای اتحادیه پوشاک
«ابوالقاسم شیرازی» در این گفت و گو از نظارت های اتحادیه می گوید، نظارت هایی که به نظر می رسد به دلیل نبود ساز و کار طراحی شده و فقدان برنامه ریزی متولیان فرهنگی برای فرهنگسازی و ترویج پوشش متعارف بانوان راه به جایی نمی برد. شیرازی می گوید:«اتحادیه پوشاک و تولید کنندگان هر سال در فصل تابستان، تیم های بازرسی را فعال می کند. در حال حاضر 30 تیم بازرسی به طور منظم از فروشگاه های عرضه مانتو بازدید می کنند، موارد تخلف را یادداشت کرده و صورت جلسه می کنند، صاحبان اصنافی که تخلف کرده اند، نسبت به مورد تخلف یا جریمه می شوند یا مغازه شان از یک روز تا یک هفته پلمب می شود.»
حالا بشنوید از موارد تخلف به گفته رییس اتحادیه پوشاک؛«فروش مانتوهای جلوباز در فروشگاه ها ممنوع است. مانتوها یا باید دکمه داشته باشند یا زیپ یا قزن. فروشنده های خانم باید پوشش متعارف داشته باشند، فروش شلوار پاره هم ممنوع است. همه این موارد در صورت رعایت نشدن، صاحب واحد صنفی را مجبور به پرداخت جریمه می کند.»
مانتوهای جلوباز بازار مانتو را قبضه کرده اند، اگر فروش آنها ممنوع است بنابراین اکثر واحدهای صنفی فروش مانتو که به گفته رییس اتحادیه پوشاک تعدادشان به 3 هزار واحد صنفی در تهران می رسد، یکی در میان باید در حالت نیمه تعطیل باشند! در حالی که اینطور نیست و به نظر می رسد اتحادیه پوشاک هم عزم جدی در ریشه یابی ورود مانتوهای نامتعارف به بازار ندارد و وقتی وارد میدان می شود که کار از کار گذشته است و شاید در این شرایط کنترل بازار فروش مانتوهای جلوباز غیرممکن به نظر برسد.
اندر حکایت مدلینگ ها و مانتوهای شیشه ای
پرسش این سوال و مطرح کردن این انتقاد از رییس اتحادیه پوشاک و تولیدکنندگان کافیست تا «ابوالقاسم شیرازی» هم از چالش های پیش روی اتحادیه و پشت پرده ورود مانتوهای نامتعارف به بازار بگوید.
« ما هر ساله نظارت را از مرحله تولید مانتو شروع می کنیم، چون طراحی و دوخت مانتوهایی که بری مثال قرار است بهار و تابستان وارد بازار شود از پاییز سال قبل شروع می شود. آذر سال قبل شنیدیم که عده ای دارند روی مانتوهای شیشه ای مانور می دهند و آن را به بازار القاء می کنند. بازرسان ما از طریق رصد شبکه های اجتماعی و تعقیب کردن مدهای وارداتی این موضوع را دنبال کردند. ما به پیج هایی در اینستاگرام رسیدیم که مانتوهای شیشه ای را از طریق مدلینگ ها تبلیغ می کردند. آن زمان بازرسان را بسیج کردیم و سراغ تولیدکنندگان رفتیم. دیدیم برخی تولید کنندگان این پارچه های شیشه ای را برای تولید مانتو خریده اند. تا حدودی توانستیم جلوی تولید و توزیع مانتوهای شیشه ای را بگیریم اما به دلیل تعدد واحدهای صنفی و تولیدی کنترل آن سخت است.»
حلقه مفقوده کجاست؟وقتی طراحان زبردست طعمه می شوند
ابوالقاسم شیرازی معتقد است چالش اصلی در حوزه پوشاک بانوان به ویژه مانتو، فعالیت مزون های زیرزمینی است و وارد کردن مدجدید مانتوها هم زیر سر این مزون هاست.
اما مزون های غیر مجاز و زیرزمینی توسط چه کسانی اداره می شوند؟ این مزون ها چطور فعالیت می کنند و وقتی بی سر و صدا مانتوهای نامتعارف را وارد بازار می کنند، اتحادیه برای شناسایی آنها و جلوگیری از فعالیتشان چه می کند؟
رییس اتحادیه پوشاک و تولید کنندگان در پاسخ به این سوالات از فعالیت طراحان بدون مجوز در مزون های غیرمجاز می گوید. توضیحات شیرازی ما را به حلقه مفقوده دیگری راهنمایی می کند و آن کم کاری همه سازمان های مرتبط در عدم ساماندهی طراحان لباس است. شاید بخش مهمی از این انتقادات متوجه کارگروه مد و لباس وزارت ارشاد باشد.
شیرازی می گوید:« مرحله قبل از تولید مانتوها، طراحی آنهاست. عده ای از طراح ها مجوز دارند و زیر نظر کارگروه مد و لباس فعالیت می کنند و دو یا سه برابر طراحان با مجوز، کسانی هستند که بدون مجوز کار می کنند. 10 سال قبل طراحان گفتند ما این همه درس خواندیم هزینه کردیم، کسی استقبال نمی کند و طرح های ما را خریداری نمی کنند. این بی اقبالی از طراحان که آن زمان مشکلات خودش را داشت منجر به این شد که قریب به هفتاد هشتاد درصد طراحان تولید کننده شدند و مزون زدند. بسیاری از مزون ها به صورت غیرمجاز فعالیت می کنند و هیچ مجوزی از اتحادیه پوشاک ندارند.
حلقه مفقوده همینجاست. ساماندهی نشدن طراحان لباس و فقدان ساز و کار درست برای فعالیت آنها باعث شد تا شبکه های سازماندهی شده این طراحان را با چند واسطه به کار بگیرند. طراحان پول خوبی می گیرند، مانتو را طراحی می کنند، این مانتوها دوخته می شود و از طریق مزون های زیرزمینی و بدون مجوز به صورت تدریجی وارد بازار می شود.
طرح ها سفارشی است و با فکر و ایده ، طراحی و دوخته شده است. در ادامه برنامه از پیش تعیین شده، مانکن های خیابانی وارد عمل می شوند. مد جدید مانتو که دست پنجه طراحان بدون مجوز است ،توسط مانکن های خیابانی به نمایش گذاشته می شود. مانکن های خیابانی دختران جوانی هستند که با هدف عادی سازی پوشش های نامتعارف در جامعه و القای بی بند و باری به کار گرفته می شوند. البته علاوه بر مانکن های خیابانی، پیج های اینستاگرامی و مدلینگ های اینستاگرامی هم یکی از مهم ترین ابزارها برای ترویج این نوع پوشش می شوند.
در گذر زمان تقاضا برای این سبک مانتو زیاد می شود. تقاضا به تولیدکننده ارجاع شده و تولید کننده هم یا این طرح ها را از مزون ها خریداری کرده و یا طراح های آنها با کم و زیاد کردن مدل ها، مانتوهای جدید را تولید و روانه بازار می کنند.»
مزون های لاکچری غیرقانونی دم به تله بازرسان می دهند؟
اما چاره کاربرای برهم زدن این سناریوی از پیش تعیین شده چیست؟ قطعا همه نهادهای بازدارنده، وزارت ارشاد، اتحادیه پوشاک باید وارد میدان شوند. رییس اتحادیه پوشاک می گوید:« ما به همین راحتی نمی توانیم مزون ها را شناسایی کنیم. گاهی ممکن است یک مشتری مانتویی را از مزونی غیرمجاز به مبلغ سه میلیون تومان خریده باشد، مانتو ایراد داشته و طرف به اتحادیه شکایت می کند. این شکایت سرنخی می شود برای شناسایی مزون های بدون مجوز. گاهی هم اطلاع رسانی مردم باعث شناسایی مزون ها می شود. گاهی مزون های غیرمجاز لابی های ساختمان های لوکس شمال شهر را کرایه می کنند و شوی چند روزه می گذارند. ما چطور می فهمیم؟ از موارد شکایت های احتمالی. برای مثال صاحب مزون کرایه سالن شوی دو روزه را پرداخت نمی کند، مالک شکایت را به اتحادیه پوشاک می برد و ما متوجه وجود مزون های غیرمجاز می شویم.
چند وقت قبل، فروشنده هایی که مانتوهای جلوباز داشتند و توسط بازرسان اتحادیه جریمه شده بودند گفتند شما که اینقدر به ما سخت می گیرید، یک سری به دکه های روزنامه فروشی شمال شهر بزنید. بروشورهای تبلیغاتی مزون های غیرمجاز را لا به لای مجله های تبلیغاتی می گذارند وبی سر و صدا بدترین نوع مانتو را روانه بازار می کنند.
ما بازرسان را مامور کردیم که به دکه های روزنامه فروشی شمال شهر سر بزنند و تعدادی مجله پر تیراژ و پر خواننده را خریداری کنند و بروشور تبلیغ مزون را پیدا کنند.
اطلاعاتی که مردم و تولید کننده و فروشنده ها می دهند را جمع می کنیم وقتی به تعداد قابل توجهی رسید به اداره اماکن اطلاع می دهیم. ماموران اداره اماکن برای برخورد و پلمب مزون ها اقدام می کنند.اما مشکل اینجاست که ما برای برخورد با این مزون ها سامانه مشخصی نداریم. چون یکی دو تا نیستند و پراکندگی شان زیاد است. این را هم بگویم همه مزون های غیرمجاز و بدون مجوز درگیر سناریوی طراحی و ورود مانتوهای نامتعارف نمی شوند. بعضی از آنها توسط طراحانی اداره می شود که ترجیح دادند در قالب مزون خانگی کار کنند و دنبال کننده مد بازار هستند.
مزون هایی که منبع اصلی مدهای وارداتی هستند به راحتی دم به تله نمی دهند. ورود به این مزون ها کار راحتی نیست، مشتری برای ورود باید معرف داشته باشد و گردانندگان آن به شرط تایید معرف در را به روی مشتری باز می کنند.»
بازبینی فعالیت های کارگروه مد و لباس، ساماندهی طراحان، رصد شبکه های اجتماعی و پیج های اینستاگرامی که توسط مزون دارهای خاص اداره می شود، رو کردن دست باندهایی که مانکن های خیابانی را برای عادی سازی بی بند و باری در پوشش به کار می گیرند می تواند در تغییر این روند تاثیرگزار باشد.
ماجرای مانتوی جلوباز، دستفروش ها و طبقه متوسط
اما معضلاتی که منجر به وضعیت کنونی بازار فروش مانتوهای جلوباز شده است فقط به مزون های زیرزمینی و مانکن های خیابانی ختم نمی شود. شیرازی به نقش مهم دستفروش ها در ترویج مانتوهای جلوباز در میان قشر متوسط و کم درآمد اشاره می کند و می گوید:«دستفروش ها و کارگاه های کوچک زیرزمینی به ابزار ترویج پوشش مانتوی جلوباز در قشر متوسط تبدیل شده اند. فقط کافی است دم غروب به میدان هفت تیر بروید، دستفروش ها بدون هیچ محدودیتی مانتوهایی که در کارگاه های زیرزمینی تولید شده اند با پایین ترین کیفیت و نازل ترین قیمت به دست مصرف کننده می رساند. اغلب مانتوهایی که توسط دستفروش ها عرضه می شود شیشه ای و حریر است.شناسایی این کارگاه های کوچک زیرزمینی و متوقف کردن تولیداتشان، از برنامه های همیشگی اتحادیه ها است.»
حرف آخر
رییس اتحادیه پوشاک در پایان از ضرورت سازماندهی بازار پوشاک زنانه با کمک متولیان فرهنگی می گوید:«سخن آخر آنکه مسئولیت فرهنگسازی و الگوسازی در حوزه پوشش بانوان فقط در حیطه وظایف اتحادیه پوشاک نیست. متولیان فرهنگی، کارگروه مد و لباس وزارت ارشاد، صدا و سیما و نهادهای دیگر در این سال ها برای الگوسازی چه کرده اند؟ نیم نگاهی به پوشش بانوان در سریال های شبکه خانگی، فیلم های سینمایی و حتی سریال های تلویزیونی نشان می دهد هیچ عزم جدی برای ترویج سبک خاصی از پوشش که هم منطبق با ارزش ها و حفظ کرامت زن باشد و هم سلیقه نسل جوان را تامین کند وجود ندارد.