به گزارش سکان نیوز، سید امیر حجازی پژوهشگر حقوق بین الملل ، مدرس دانشگاه در یادداشتی نوشت:
اروپا و آمریکا بارها اعلام کردهاند که بازگشت تحریمها به معنای پایان دیپلماسی نیست. این موضع در ظاهر متناقض به نظر میرسد، اما در واقع بخشی از راهبردی حسابشده است. از دید غرب، برجام ۲۰۱۵ دیگر کارکردی ندارد و باید به تاریخ سپرده شود. به تعبیر روشنتر، «میخ بر تابوت برجام» کوبیده شده است. اما این پایان ماجرا نیست؛ چراکه هدف بعدی غرب، ایجاد زمینه برای توافقی تازه با ایران است؛ توافقی که محدودیتهای گستردهتری بر برنامه هستهای، موشکی و حتی سیاستهای منطقهای تحمیل کند.
1️⃣چرا برجام ۲۰۱۵ برای غرب تمام شده است؟
برجام از نگاه ایران، توافقی بود که ضمن اعمال محدودیتهای هستهای، مشروعیت حقوقی و بینالمللی فعالیتهای صلحآمیز ایران را تثبیت میکرد و مسیر رفع تحریمها را باز میگذاشت. اما از نگاه غرب، همین امتیازات بزرگ برای ایران در شرایط امروز غیرقابلقبول است.
به همین دلیل، اروپا و آمریکا نه تنها انگیزهای برای احیای کامل برجام ندارند، بلکه میکوشند با استفاده از مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمها، آن امتیازات را از ایران سلب کنند و فضای جدیدی برای مذاکرات آینده بسازند.
2️⃣مکانیسم ماشه؛ دفن یک توافق برای ساخت توافقی دیگر
فعالسازی مکانیسم ماشه، اگرچه از منظر حقوقی محل مناقشه است، اما برای اروپا و آمریکا یک کارکرد کلیدی دارد: بیاثر کردن امتیازات ایران در برجام.
در واقع، با بازگشت تحریمها:
توافق پیشین عملاً از اعتبار میافتد،
ایران تحت فشار اقتصادی شدیدتری قرار میگیرد،
و شرایط برای تحمیل توافقی جدید فراهم میشود.
این توافق جدید، برخلاف برجام ۲۰۱۵، صرفاً به موضوع هستهای محدود نخواهد شد. غرب بهروشنی به دنبال گسترش دامنه گفتوگوها به حوزههایی چون برنامه موشکی و سیاستهای منطقهای ایران است. در برابر این محدودیتها، بستههای رفع تحریم محدود یا گشایشهای اقتصادی مرحلهای میتواند پیشنهاد شود؛ چیزی شبیه به یک «معامله مقطعی» نه یک توافق جامع.
3️⃣دیپلماسی تحریمی؛ راهبرد دوگانه غرب
در ظاهر، تشدید تحریمها باید به معنای انسداد کامل دیپلماسی باشد. اما واقعیت این است که غربیها بهخوبی میدانند فشار صرف نتیجه معکوس دارد. هر بار فشار حداکثری شدت گرفته، تهران سطح فعالیتهای هستهای خود را بالا برده است. به همین دلیل، غرب بهدنبال ترکیب فشار و دیپلماسی است:
تحریم برای افزایش هزینهها،
دیپلماسی برای ارائه تنها راه برونرفت.
این همان چیزی است که میتوان «دیپلماسی تحریمی» نامید؛ راهبردی که هدف آن کشاندن ایران به میز مذاکره در شرایط ضعف اقتصادی است.
4️⃣آیا راه دیپلماسی برای ایران بسته شده است؟
با وجود همه فشارها، راه دیپلماسی برای ایران بسته نشده است. در حقیقت، اصرار اروپا و آمریکا بر ادامه گفتوگو نشان میدهد که خود آنها نیز بهدنبال بستن این مسیر نیستند. دلیل روشن است: گزینه نظامی پرهزینه است و فشار تحریمی بدون دیپلماسی میتواند برنامه هستهای ایران را شتاب دهد. بنابراین، غرب ناگزیر است همزمان با تحریم، درِ گفتوگو را باز بگذارد.
برای ایران، این وضعیت یک معادله دشوار ایجاد میکند:
از یک سو، پذیرش «برجامی دیگر» با محدودیتهای گستردهتر میتواند به معنای عقبنشینی از دستاوردهای مهم باشد.
از سوی دیگر، رد کامل مسیر دیپلماسی میتواند کشور را وارد چرخه فشار ـ تقابل کند که پیامدهای اقتصادی و سیاسی سنگینی خواهد داشت.
#️⃣#️⃣نتیجه گیری
اروپا و آمریکا عملاً مرگ برجام ۲۰۱۵ را اعلام کردهاند و اکنون با مکانیسم ماشه میکوشند زمینه را برای تولد «برجامی دیگر» فراهم کنند. این توافق جدید قرار است محدودیتهای فراتر از هستهای را شامل شود و در مقابل، امتیازهایی محدود و مرحلهای در حوزه تحریمها ارائه دهد.
اما در این میان، یک نکته اساسی باقی میماند: دیپلماسی هنوز زنده است. غربیها همزمان با فشار تحریمی، همچنان از مذاکره سخن میگویند. این بدان معناست که انتخاب نهایی همچنان در دست ایران است؛ انتخاب میان پذیرش یک توافق محدود یا حرکت به سمت رویارویی پرهزینه.