بسم الله الرحمن الرحیم
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَما بَدَّلوا تَبديلًا
همانگونه که در صدر اسلام، با ترور نتوانستند قدرت و اثرگذاری اسلام و تشیع را از تاریخ حذف کنند؛ همانطور که نتوانستند در مطلع انقلاب اسلامی ایران با ترورهای کور، نهال نظام جمهوری اسلامی را بخشکانند و هر روز تناورتر و تنومندتر شد؛ و بعدها هم از عجز در برابر پیشرفت علمی ما، به ترور دانشمندان هسته ای روی آوردند تا ما را از پا بنشانند اما مشخص شد که چیزی از عزم ملی ما را نمی توانند بکاهند؛ حالا هم این ترور ضدبشری را مرتکب شدند که هر چند خسران بزرگی برای نظام اسلامی بود اما مردی دیگر از مردان خدا را به آرزویش که رسیدن به خیل شهدا بود رساند و البته عزم ما را در پیمودن راهی که بیش از ۴۱ سال پیش آغاز کردیم جزم تر کرد.
درود خدا به این شهید عزیز که از پیشبران دانش و صنعت هسته ای و دفاعی ما بود و رحمت و رضوان الهی بر او باد که شاگردان زیادی را تربیت کرد تا راهش بی رهرو نماند.
اما ذکر این نکته هم لازم است که هر چند محاسبات اشتباه و فریب سیاسی یک جریان سیاسی، موجب نشستن پشت میز مذاکره ای شد که دشمن با دستکش مخملی بر روی دست های چدنی در آن حضور داشت و بعدها هم ثابت شد که تروریست های بغداد همان جنتلمن های کراواتی پشت میز مذاکره هستند اما ریخته شدن خون شهید فخری زاده سبب رسوایی مجدد دشمنان و اثبات مهمل بودن منطق مذاکرات جدید توسط جریانی است که جز مذاکره ذلیلانه کاری نمی داند. آنها واقعا نمی دانند که مذاکره در برابر ترور چیزی جز خسران و ذلت نیست.
حالا هم منطق مشخص است:
پیگیری قاطعانه مجازات عاملان جنایت، برداشتن عَلَم شهید توسط جوانان دانشمند و غیور و همچنین نفی هرگونه مذاکره جدید از سوی دولت.